۱۳۹۰ تیر ۲۰, دوشنبه

چرا سیاست استقلال طلبی راج زرمبش در شرایط کنونی اشتباه است؟









در مطلب پیشین که نوشته بودم و به این مسئله پرداخته بودم که استقلال شعار نیست بلکه خط مشى مبارزاتی است و راج زرمبش قادر به پیش برد آن نیست
، و اگر درجامعه ایران دمکراسی بود آن موقع مسئله فرق می کرد، و گفتم این مثل این می ماند زمانیکه راج زرمبش قادر به پیشبرد خط مشى خود نباشد از حرکت می ایستد و اگر آبی از حرکت بایستد یا خشک می شود و از بین می رود ویا اینکه می گندد و محل تجمع انواع و اقسام حشرات فقط آبزى میگردد که این قانون سخت طبیعت است.

اما در این مطلب سعی خواهم کرد در باره اشتباه بودن شعار استقلال در مقطع کنونی از زمان بپردازم. دنیای سیاست مانند مسائل اجتماعى جوامع بشرى بسیار پیچیده هستنند و نیاز به این هست که ما هم به عنوان فعالان بلوچ قادر به شناخت مسائل باشیم وبا شناخت قدم برداریم و به تنهایی از روی احساس عمل نکیم که مبارزه فقط از طریق شناخت درست به ثمر می رسد . و این شعار راج زرمبش چیزی جز احساس نیست و بدور از شناخت و واقعیت است۔
قبل از مطرح کردن اسقلال دست کم سه مسئله اساسی و بنیادی را میباید در نظر گرفت. 1- شرایط داخلی بلوچستان 2- شریط منطقه ای 3- شرایط بین المللی.
 1- شرایط بین المللی
 شرایط بین المللی امروزه برای رسیدن به استقلال از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. زمانیکه ما نگاه می کنیم به این بخش از سیاست دنیا نسبت به ایران٬ هیچگونه علامتی و یا بقو ل معروف چراغ سبزی از هیچ کشوری نمی بیینیم که پشتیبان حتى شعارى تجزیه ایران و استقلال بلوچستان غربی باشد. و از طرفی دیگر راج زرمبش هیچگونه قدم اساسی و فعالیتی در جهت تغییر سیاست بین المللی نسبت به مردم بلوچ برنداشته است ٬ حال آنکه فعالیت در سطح بین المللی و تغییرروند این سیاست به نفع مردم بلوچ بسیار مهم است۔
اولین قدم نسبتاً مهم بنظر من درسطح بین المللی را برای ملت بلوچ حزب مردم بلوچستان برداشت و آن نیز عضویت بلوچستان در سطح جامعه بین المللى یعنی سازمان ملتھاى بدون نمایندهUNPO (مستقر در شھر لاھه در ھلند و در کنار دادگاه معروف بین المللى لاھه است) بود که با مطرح کردن پرچم بلوچستان همراه بود . من و راج زرمبش و خیلی از بلوچها تا هنوز اهمیت این قدم بزرگ را که اساس و پایه به رسمیت شناختن یک ملت در سازمان ملل و جامعه جهانی هست را نه تنھا نخواسته ایم درک کنیم بلکه بجاى صحه گذاشتن بر آن در جھت تخریب این اقدام تمامى نیروى فردى و تشکیلاتى مان را بر علیه حزب مردم بکار بردیم۔ اقدامات راج زرمبش به عنوان یک تشکیلات سیاسى بر علیه حزب مردم بر فعالین سیاسى بلوچ بر کسى پوشیده نمانده است۔
تمام کشورهایی که در سالهای اخیر به استقلال رسیده اند در مرحله ای اول عضوUNPO بوده اند، از تیمور شرقی گرفته تا کوسو که آخرین آن بود، تایوان هم عضو هست چون تایوان را از سازمان ملل بیرون کردند و به سطح UNPO یعنی سازمان موازی با سازمان ملل اما سازمان ملتھاى بدون نماینده عقب راندند. در طی سالهای اخیر راج زرمبش هیچگونه سهمی در سیاستهای بین المللی نداشته است و عضویت بلوچستان مغربی در جامعه جهانی UNPO سالانه چند هزار یورو فقط حق عضویت آن است که بر اساس اطلاع و گزارشات عمومى نه تنھا فعالین بلوچ درحزب مردم پرداخت این حق عضویت را بگردن گرفته اند بلکه بطور جدى درھمه جلسات رسمى و سالانه آن که در کشورھاى مختلف دنیا تشکیل می شود شرکت میکنند۔ حتى در این دوره جارى نماینده بلوچستان در این نهاد جز رهبری دوره اى آن است و از ھمین کانال توانسته بود ترتیب کنفرانسى دو روزه را در باره ستم ھاى ملى در ایران توسط حکومتگران را در پارلمان اتحادیه اروپا در بروکسل بنام کنگره ملیتھاى ایران فدرال بدھد۔ از چنین کانالھاى بین المللى است که بلوچ ھا باید حداکٽر استفاده را در بین المللى کردن موضوع ستم ملى بر خود بنمایند وراج زرمبش هیچ کمکی و احساس مسئولیتی و شراکتی در سیاستهای بین المللی ندارد و نمی کند حال آنکه عضویت بلوچستان در چنین مجامعى فضایى را براى استفاده بین المللى ھمه سازمانھا و جریانھاى سیاسى متعلق به بلوچستان باز میکند زیرا مجامع بین المللى میراٽ این حزب یا آن سازمان نیستند و ھمه میتوانند بطور مساوى از آنھا استفاده کنند۔
همین زندانى بودن دردیواره خشک پوست گردوى رھبریتى تنگ نظر و نزدیک بین ونداشتن تماس راج زرمبش با دنیای خارج ازمحفافل خودش است که نتوانسته بود شرایط بین المللی را درک بکند و شرایط مبارزاتى و سیاسى بلوچستان شرقى را منطبق بر بلوچستان غربى نماید و ناگھان پس از شکستن پوسته سخت گردو و احساس پروازکردن اینچنین خود را از حول حلیم در دیگ به یندازد و به شعار استقلال برسد وحال آنکه بنا به اذعان خودشان که شعار حق حاکیمیت مردم بلوچ را که معنى اگر بیشترى از استقلال نداشته باشد کمتر از استقلال نیست و درکنگره پیشین خود پذیرفته بود٬ به درک نادرستی از آن دست یابد و شعاری را انتخاب بکند که از ھضم آن عاجز بماند ۔
 2- شرایط منطقه ای
شرایط منطقه ای یکی دیگر از فاکتهای لازمه است تا مردم بلوچ به طرف استقلال بروند. هیچکدام از کشورهای منطقه و همسایه های ایران راضی به تجزیه ایران نبوده و نیستنند، تنها دشمن همسایه ایران عراق بود که آنهم برای منافع خودش هرچند گاهی کمکی به بلوچها می کرد، اما می بینیم که خود عراق امروز به ایران تعلق دارد. البته کشورهای عربی با ایران مخالف هستنند و جبهه واحدی تا حدودی علیه ایران دارند؛ ولی این به آن معنا نیست که خواستار تجزیه ایران باشند و بیایند مردم بلوچ و یا عرب احوازی را کمک بکنند چون در زیرظلم و چکمه های دولت ایران قرار دارند؛ اصلا چنین تفکری در وجود کشورهای مخالف و همسایه ایران تا آنجا نیست که از ترس پاکستان و ایران حتى به بلوچ ھاى مقیم حوزه خود اجازه فعالیت سیاسى که پیشکش شان فعالیت فرھنگى و ھنرى نیز نمیدھند۔ آنچه باقی می ماند فقط این است که راج زرمبش بطور معجزه آسا بتواند ارتش ایران را شکست بدهد و بلوچستان را آزاد بکند! آیا عقل سلیم این را قبول می کند! راج زرمبش راه دمکراسی را برای رسیدن این هدف انتخاب نکرده چون معتقد هست که ایران استبداد زده شاه و شیخ دمکرات بشو نیست و برای دمکراسی هم تلاش نخواهد کرد. چون اگر معتقد بود اول با ھمراھى دیگران براى نھادینه شدن دمکراسی گام بر میداشت و بعد انتخابات و رفراندوم می کرد برای استقلال بلوچستان.
به هرحال دو شرطی که من دربالا نام بردم آماده نیست و تا زمانیکه این شرایط فراهم نشود و به موازات شرایط داخلى و سطح مبارزات ملى دربلوچستان غربى قرار نگیرند بلوچستان غربى به استقلال مورد دلخواه زرمبش نخواهد رسید. نمونه آن ببرهای تامیل هستنند که ارتش سرلانکا را شکست دادند و منطقه خود را آزاد نمودند، اما چون کشورهای همسایه یعنی هندوستان و جوامع بین المللی نظرشان برگشت نسبت به تامیلها دیدیم که نتیجه اش چی شد؛ تامیلان شکست خوردند وهزاران نفرکشته و ویرانیهای زیادی به آنها وارد شد؛ چون دو شرطی که بیان کردم آماده نبود.
فاکت دیگری را براى اٽبات این نظرم برایتان عرض بکنم که،حتى اگر شرایط داخلی آماده باشد اما دو شرط منطقه ای و بین المللی آماده نباشند باز ھم به توفیق دلخواه نمى رسیم که نمونه آن کردستان ترکیه وکردستان عراق هستند. کردهای ترکیه بعد از سالهای نبرد برای اسقلال و هزاران کشته، چون شرایط منطقه ای و بین المللی همراهی نمی کرد، رهبر آن عبدالله اوجلان دستگیر و تحویل ترکیه داده شد و جنبش استقلال طلبی کردها شکست خورد و مبارزین کرد شکل مبارزه را عوض کرده اند و ھم اکنون روندى به سوى ھمزیستى مسالمت آمیز به خود گرفته است۔ چرا دوستان راج زرمبش و ھمفکران امروز(دشمنان دیروزفدرالیستھا) آن٬ فعالین سیاسى بلوچستان غربى را که در چنین شرایطى بر ھمزیستى مسالمت آمیز با دیگر ملیتھاى تحت ستم براى دستیابى به حقوق ملى مردم بلوچ تأکید دارند آنان را با کینه و تنفرعمیقى٬ عاشقان گربه ناز و ملوس خفته در میان سواحل دریاى خزرو خلیج فارس (و حتماً میگوینداین ھم نمونه دیگرعشق شان به گجر ھا) میخوانند؟
کردهای عراق آزاد هستنند و سرزمین خودشان به دست خودشان است و رای گیری هم کرده اند و 98 درصد آنها به استقلال کردستان رای داده اند پس چرا اعلام اسقلال نمی کنند! جناب زرمبشیها آیا شما فکر می کنید رهبران کرد عراق مشتی افراد نادان هستنند؟ یا اینکه پخته تر و سرد و گرم چشیده تر از من و تویى که تازه در اروپا شعار دادن را یاد گرفته ایم ھستند؟ نه دوستان٬ آنان دو شرط منطقه اى و بین المللى را با جدیت تمام زیر نظردارند۔


 3- شرایط داخلی
شرایط داخلی در بلوچستان مغربی با شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی بلوچستان مشرقی متفاوت است. در بلوچستان مشرقی بلوچها سالها است دارای رهبری و کما بیش سازمان یافته هستنند و دارای اینستیتوها و نھادھاى سازمانى خاص خود هستنند، و 63 سال است هم برای آزادی نه خودمختاری جنگ مسلحانه می کنند، و پشتیبانهای منطقه ای و بین المللی خود را هم دارند. اما بلوچستان مغربی دارای هیچکدام از این مزیتهای بلوچستان مشرقی نیست. اگرھمین امروز و ھمین الآن تغییر و تحولاتی هم در ایران صورت بگیرد، شاید خودمختاری نیم بندى هم به ما نرسد، چون آمادگی نداریم۔ این آمادگى این نیست که آرزو داشته باشیم و شعار آن را ھم بلد باشیم که فریاد بزنیم بلکه آن نوع آمادگى که نھادھاى سیاسى۔ فرھنگى و اجتماعى کارآ و کارسازو موجود در میان مردم را آماده داشته باشیم٬ که در شرایط خفقان و استبدادى شاه و شیخ وجود چنین ارگانھایى مساوى با صفر است۔ فرھنگ استبداد زده و خف کرده حتى در خارج از کشور و آنھم در کشور ھاى اروپایى ھم فعالان سیاسى در بدر شده ما بلوچان را ھم ویل نکرده است۔ نگاه کنید به ھمین خیل عظیم قلم فرسایان روى این موضع اسقلال خواھى زرمبش٬ که خودم نیز بخشى از آن ھستم۔ به تنھایى و فردى شعارھایمان بسیار قوى و دھن پر کن است اما به محض روبرو شدن با میدان عمل ھزار و یک بھانه براى فرار از سازمانیابى داریم و خود را پشت ھزار و یک اسم مستعار قائم میکنیم۔ هیچ موقع هم تلاش جدی درمرحله عمل برای اینکه بتوانیم به سر نوشت خودمان حاکم باشیم انجام نداده ایم. کافی است شما نگاه کنید به عمل کرد راج زرمبش در سالهای اخیر به عنوان یک سازمان ملی بلوچ بعد به عمق فاجعه خواهید رسید. نگاه بکنید به کسانیکه فقط شعار می دهند و حتی یک قدم در مرحله عمل حاضر نیستند. با این نیرو و با این تفکر شما هرگز یک قدم را در راه اسقلال بر نخواهید داشت. براى راضى نگھداشتنمان خود فریبی و مردم فریبی و عوام فریبی زمانش به سر رسیده است و باید باچشم دل واقعیتھا و حقایق را دید و پیوندى منطقى و عملى بین این دو به وجود آورد۔




گره خوردن سرنوشت مردم بلوچ
  بلوچستان مغربی قبل از اینکه سرنوشت مردم به بلوچستان مشرقی و شمالی گره بخورد، به سرنوشت مردم کرد، عرب، ترک و ترکمن گره خورده است و متاسفانه شما نمی توانید آنرا به راحتى جدا بکنید. ازاین نطر سیاستهای داخلی و روند کار شکلاً کاملا فرق می کند. و دادن شعار راج زرمبش عملی کاملا نادرست است و ناهمگون با روند مبارزاتی داخلی و هم پیمانان مردم بلوچ است۔ مردم بلوچ به تنهای قادر به مقابله با شونیسم فارس و عقب راندن آن نخواهند بود. بنابر این درجھت منافع ملی مردم بلوچ است که ما بلوچ ھا سیاست خود را منطبق بکنیم به اتحاد در کنگره ملیتهای ایران فدرال از یک طرف تا پشتیبانى نه تنھا ھمدردان خود بلکه نیروھاى و شخصیتھاى مترقى و انساندوست ملت حاکم فارس را نیزبه جلب کنیم و از طرفی دیگر نیروهای بلوچ و احزاب آن حول "حق حاکمیت ملی" مردم بلوچستان خود را منسجم بکنند، تا بتوانیم سیاست واحدی را با هدف واحدی پیش ببریم.


کنگره ملیتهای ایران فدرال که براى ایرانی فدرال از نوع ملی جغرافیایی و با حقوق برابر مبارزه می کند، عملا شعار راج زرمبش که ھنوز عضو آن است بر ضد آن قرار گرفته است و راج زرمبش بطور اتوماتیک خودش را از کنگره اخراج کرده بدون آنکه کسی آنرا اخراج بکند. تلویزون راج زرمبش بخاطر شعار استقلالش که احتمالاً حزب کوموله که عضو کنگره است و فدرلیست٬ آنرا تعطیل خواھد کرد و بقیه احزاب به احتمال زیاد رابطه خود را کم خواهند کرد و راج زرمبش در ایزوله نسبى قرار خواهد گرفت وشاید این ھمان چیزى است که برایش برنامه ریزى کرده اند تا کاملاً خود را پاسیو کنند و به استراحت کامل در اروپا به پردازند۔
زرمبش مطمئن باشد تا زمانى که آن کسان که شعار استقلال میدادند و بر علیه زرمبش و حزب مردم کار میکردند و آنان را گجر پرست و دشمن ملت بلوچ میخواندند و ھمچنان در پشت اسم ھاى مستعارخود را پنھان کنند و تماشاچى باشند این سرنوشت حتمى در انتظار زرمبش چمباتمه زده است۔
زرمبش نمیخواھد استقلال بلوچستان را از طریق مبارزه مسلحانه و با پشتیبانى نیروھاى منطقه اى و بین المللى بگیرد بلکه بنا به اذعان خود از طریق مبارزه مسالمت آمیزبه دنبال آن است اما نه با ھمراھى دیگر ملیتھاى ایران زیار به ھمزیستى مسالمت آمیز رسماً و عملاٶ "نه" گفته است۔ من درک نمی کنم راج زرمبش طبق کدام اساس و پایه و شرایط به این نتیجه رسیده، و استقلال را به چه شکلی می خواهد از غاصبان پس بگیرد؟ استقلال کالایی نیست که در روزنامه، تلویزون و انترنت تبلیغ شود و بعد مردم بلوچ وقتى به خوب بودن آن کالا پى بردند آنرا می خرند، این زهی نادانیست٬ زیرا که از ھر بلوچى به پرسى که آیا استقلال را دوست دارد یا نه جواب آن بدون تأخیر و با فریاد آرى است۔ اما درک معادلات سیاسی و بین المللی کار ساده ای نیست، بسیار پیچده هستنند و اشتباهات این چنینی قبل از اینکه نفعی برای راج زرمبش و مردم بلوچ داشته باشد ضررش بیشتر است. امروز هیچ گروه و حزبی به سادگى حاضر به اتحاد و یا یکی با شدن با راج زرمبش نخواهد بود و اگر قبلا احزاب بلوچی می گفتند ما با هم اختلاف اساسى نداریم و حالا راج زرمبش اختلاف اساسى با این طرح این شعارکه شعارى تاکتیکى نیست بلکه شعارى استراتژیکى است و خط و مشى سیاسى کاملاً متفاوتى را با آنچه که قبلاً زرمبش داشت میطلبد که صف دوستان و دشمنان جدیدى را در سطح داخلى و منطقه اى براى آنان و براى ملت بلوچ در بلوچستان غربى بوجود میآورد٬ درست کرده و جایی برای وحدت با تشکلات سیاسى جدى بلوچستان غربى باقى نگذاشته است۔
 چه باید کرد؟
 راج زرمبش و بقیه نیروها و احزاب و سازمانهای بلوچی الترناتیوعملى زیادی ندارند۔ آنان که اعتقاد به سیاست ھمزیستى مسالمت آمیزو مبارزه مسالمت آمیز در میان ملل ایران دارند و در شرایط کنونى نفع مردم بلوچ را در آن مى بینند با جمع شدن حول "حق حاکمیت ملی مردم بلوچستان" که اکٽراً با آن موافق هستنند اقدام به ایجاد یک تشکل سیاسى قوى بلوچى بنمایند و در رابطه تنگاتنگ با دیگر تشکلات سیاسى ملیتھاى ساکن ایران به مانند کنگره ملیتھاى ایران فدرال که خواھان تأمین حاکمیت ملى ھر کدام از ملتھاى ساکن ایران بر مبناى ملى جغرافیائى و با حقوق برابر بدون در نظر گرفتن جمعیت آنان اند قرار بگیرند۔ پس از پیروزى این سیاست٬ مطمئن باشید که نسلھاى آینده خیلى آگاھتر و جدى تر از نسلھاى قبل براى حقوق خود خواھند بود ھمچنانکه ھم اکنون ھم نسل جوان ملت بلوچ بسیار جلوتر از نسل قبلى است سرنوشت خود را خود رقم خواھند زد۔ در فردایى که دموکراسى در ایران و در منطقه حاکم باشد تشکلات استقلال طلب خود خواھند روئید و خود مناسبترین راه رسیدن به آن را ھم در خواھند یافت۔ حال آیا راج زرمبش توانائى چنین تحول و دگردیسى اى را پس از پذیرش خط مشى اسقلال بلوچستان در خود دارد یا نه باید منتظربود و دید که در مذاکراتشان که از حزب مردم بطور علنى خواھان یکى شدن شده اند تا چه اندازه ازخود انعطاف نشان دھند۔ کسى چه میداند!!!شاید ھم پس ازترک خوردن پوسته سخت گردوبیرون آمدن از آن به مانند ژلاتین قدرت شکل یابى زرمبش بسیار بالاتر از پیش شده باشد۔
 کمبربلوچ 07-08-2009
دریافت این مطلب یا مقاله یا تحلیل از طریق ایمیل که به سر زمین من کجاست  فرستاده شده 


۲ نظر:

  1. تحلیل خوبی هست و این مقاله چند سالی است که از اولین انتشار آن می گذرد و من جواب یارجان را هم دیدم در سایت پهره و حالا خلیی خوب می بود راج زرمبش بعد از تعقیر خط مش مبارزات خود یک بیلان کاری هم می داد که چقدر در این جهت پیروز مندانه عمل کرده و اگر نه تحلیهای کمبر سر جای خودش باقی هست

    پاسخحذف
  2. سنگ بزرگ علامت نزدن هست
    از زمانیکه راج زرمبش خط مش مبارزاتی خود را عوض کرد و به آنچه که کمبر پیش بینی کرده بعضی از مسائل به واقعیت رسیده اند.
    1- تلویزون بلوچستان که از روچ هلات پخش می شد حزب کومله آنرا تعطیل نمود و ارتباط خود را با راج زرمبش قطع کرد. کاری ندارم چه ضربه ای به ما وارد شده.
    2- راج زرمبش از کنگره هم اخراج شد و ارتباط سازمانی آن بطور کامل قطع شده
    3- اتحاد در میان بلوچها بوجود نیامد و کار متحد شدن را مشکل کرد.
    4- برنامه مذاکرات با حزب مردم که همه انتظار داشتنند به وحدت تشکیلاتی برسند به شکست مواجه شد.
    5- بخش بزرگی از راج زرمبش کماکان بر ایده ای فدارالیسم باقی ماندند عملا معلق هستنند و پاسیو شدند.
    6- شعار استقلال در همان محدوده ماند و راج زرمبش قادر به جلب اعتماد حتی کسانیکه هم عقیده با راج زرمبش در رابطه با استقلال بودند نشد.
    7- بعد از آن تا بحال حتی یک فعالیت بین المللی که مسئله استقلال بلوچستان غربی را مطرح بکنند راج زرمبش نه شرکت کرده و نه ترتیب داده
    8- و نه عملیات آزادی بخشی را دربلوچستان انجام داده و نه در مسیر دمکراسی هم قدمی برداشته.
    9- .....
    پس سنگ بزرگ علامت نزدن هست درود بر کمبری که این نظریه اشتباه بودن استراتژی راج را داده است.

    پاسخحذف

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید