۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه

بلوچستان در یک نگاه





بلوچستان  از همان روزهای اول انقلاب 1357 مخالفت خود را با این نظام و با این ساختار اعلام کرد، و مردم بلوچ به قانون اساسی جمهوری اسلامی که ناقض آشکار حقوق آنها بود رای ندادند
. و در طول این همه سالیان دراز به مقاومت و مبارزه با این نظام و سیستم ستم گر به شکلهای مختلف مبارزات خود را ادامه داده اند. رژیم بعد از 29 سال تلاش نتوانست جای خود را در میان مردم بلوچ باز کند.



نظام فاشیستی مذهبی از ترفندههای مختلفی استفاده کرده تا مردم بلوچستان را تضعیف بکند و در بین آنها اختلاف بیندازد و از اینطریق به منطقه تسلط داشته باشد. اختلاف انداختن بین طوایف مختلف بلوچ و مسلح کردن آنها و به مبارزه طلبیدن با یکدیگر یکی از ترفندهای موفق این نظام ستم کار و ضد بشر بود که در بلوچستان جان هزاران نفر را گرفت و ضربه ی مهلک از این طریق به مردم وارد کرد. یکی دیگر از کار ها و دست آوردهای این نظام جهل ستم پبشه و نژادپرستانه این بود که اختلاف بین ملایان و روشنفکران و تحصیلکردگان و به اصطلاح خوانین انداخت که باعث تضعیف جنبش مردم شد که نیروی زیادی از طرفین مقابل برعلیه یکدگر بکار رفت.



اما با آگاه شدن مردم بلوچستان از برنامهای شوم جمهوری اسلامی برای منطقه،

دیگر کارتهای مورد استفاده برای بازی و اختلاف اندختن در جامعه بسیار اندک شده یا بطور کلی سوخته است، و در این زمان است که رژیم برای سرکوب و نابودی مردم بلوچ وارد مرحله تازه ای شده بنام امنیتی و شرایط بلوچستان را یک شرایط امنیتی اعلام کرده، چون دیگر مثل سابق قادر نیست از ترفندهای گذشته خود استفاده کند. در این مرحله رژیم به حالت جنون در آمده و کلا مردم بلوچ را کافر و غیر ایرانی حساب می کند و تنها متکی به نیروهای سرکوبگر خود است که وارده بلوچستان کرده همچنین بخشی کوچکی از نیروهای فریبخورد منطقه ای که بخاطر پول و فقر در اختیار این نظام فاشیستی هستنند.



بلوچستان آتش زیر خاکستری بود که شعله کشیده و خاموش کردن آن محال است، چرا که مردم بلوچ به تاریخ و فرهنگ خود آشناینند جوانان و مردم آگاه این سرزمین با خودشان عهد بسته اند تا رهائی از ظلم و ستم و بدست آوردن آزادی وحق حاکمیت ملی راه نبرد را ادامه می دهند و دمی از پا نمی نیشنند.



نیرویهای ویژه ی رهبری بنام مرصاد که خاص برای نابودی و سرکوب مردم بلوچ آموزش دیده اند با کمک مزدورانشان تا بحال هزاران نفر از بهترین فرزندان مردم بلوچ را به خاک و خون کشیده اند و هزاران را در بند و در بدترین وضعیت و زیر شکنجه های قرون وسطی و وحشی و غیر انسانی قرار داده اند. تعرض به ناموس و مال مردم توسط آیتت لله ها حلال اعلام شده و شرایط و عرصه ی زندگی روز مره ی مردم بلوچستان در شرایط بسیار وخامتی قرار دارد. بلوچستان و مردم بلوچ سالهاست در تحریم اقتصادی از طرف حکومت مرکزی قرار دارند، که رشت اقتصاد مردم بلوچ به معنای رشد اقتصاد دشمن حساب می شود و بر همین اساس تمام طرحها و امتیازه های اقتصادی از دست مردم خارج شده و به غیر بلوچها واگذار می شود و رژیم با دادن امتیازات بیش از حد بغیر از مردم بلوچ انها را به بلوچستان می آورد صرفا با هدف به هم زدن منوگرافی و ترکیب جمعیت بلوچستان. با ساختن دانشگاه در بلوچستان تعداد زیادی دانشجو از سرتاسر ایران و افغانستان به بلوچستان وارد کرده و دانش آموزان بلوچ را به بهانهای مختلف از ورود به دانشگاه محروم ساخته است و دانش آموزان و کودکان بلوچ در زیر کپرها در تابستان گرم و زمستان سرد مشغول تحصیل هستنند. اندک بلوچی که به دانشگاه راه پیدا می کند و بعد از پایان تحصیلات مشکل کار برایش ایجاد میکنند چرا کارها و شغلهای دولتی برای شیعه مذهبا و غیر بلوچ رزور شده اند.



وضعیت بهداشت و درمان در منطقه بسیار خراب است و این رژیم هیچگونه توجهی و بهبودی و سرمایه ی در این جهت مصرف نکرده ، چرا که هدفش صرفا نثل کشی مردم بلوچ است و به شکل یک نیروی اشکال گر عمل میکند و گزارشهای حاکی از آن است که خیلی از نوزادان تازه به دنیا آمده را در بیمارستانها از بین می برد، تا جمعیت مردم بلوچ رشد نکند و راحتر بتواند به یکسری از اهداف شوم خود برسد.



رژیم در حال ساختن دیواری به درازای دیوار چین بین بلوچستان غربی و شرقی است تا از این طریق بتواند جلوی رشد اقتصادی و داد و ستد آزاد مردم را بگیرد و آنها را به شکلهای مختلف به خود وابسته بکند. ساختن این دیوار به اصطلاح یکی از طرفندهای امنیتی به حساب می آید و به جامعه بین الملی توجیه کرده که می گوید ما از این طریق جلوی ورود مواد مخدر را به اروپا می گیریم. این دیوار که ملیارده ها تومان مخارج دارد به هیچ عنوان نمی تواند سد یا مانع مبارزات مردم بلوچ بشود ، چرا که مبارزات مردم نه در مرز بلکه در درون شهرها و در قلب دشمن است. اما این دیوار ضربه می زند به اقتصاد بخش بزرگی از مردم بلوچ که معاش خود را از طریق دادستد مرزی می گزرانند و در واقع هدف این سیستم زد انسانی همین می باشد.

تحصیل کردگان و دانشگاهیان بلوچ هم جز اقشاری هستنند که از شغلهای پر در آمد، مدیریت و ریاست در اداره جات و تاثیر گذاری در امور بلوچستان به طورکلی کنار گذاشته شده اند و یا اصلا این تحصیل کردگان استخدام نمی شوند تا عبرتی باشد برای مردم بلوچ که بطرف تحصیل نروند.



تبلیغ شیعه گری و فرستادن آخوند به بلوچستان که مردم را وادارند دست از مذهب خود بکشند و شیعی بشوند و گرنه هیچگونه امکاناتی به آنها تعلق نمی گیرد، و دامن زدن و اختلاف انداختن بین اهل سنت و اهل بیت و بی حرمتی به اعتقادات اهل سنت از کارهای عادی این رژیم است. فریب دادن بخشی از مردم شریف زابل و با دادن مقام و پول و امکانات منطقه در دست معدودی از آنها، تضاد بین بلوچ و زابلی را که از ترفنده های است که دارد در منطقه استفاده می کند. رژیم با تقویت بخشی از مردم شیعه مذهب زابلی و قرار دادن امکانات استان در اختیار آنها، هدف و نقشه اش این است که بلوچ و زابلی را به جان یکدیگر بیندازد و خودش تماشاگر باشد، اما مردم هوشیار بلوچ که از طرفنده های این رژیم آگاهند حساب مردم شریف زابل را با مزدورانی چون دهمرده و شهریاری که با آوردن آخوند بد نام نکونام و خلخالی زمان دست به جنایت در بلوچستان زده اند جدا کرده اند.



زنان بلوچ بخش وسیعی از تحصیلکردگان هستنند که موفقیتهای چشمگیری را در جامعه بوجود آورده اند. جنبش زنان بلوچ در سالهای اخیر از رشد بی سابقه ای برخوردار بوده و در مبارزه همگام با مردان شده اند و در عرصه های مختلف حضور پیدا کرده اند، شرکت فعال در سازمانهای غیر دولتی NGO و کمک به خانوادها و آموزش زبان بلوچی و فعالیتهای حقوق بشری، پاس داشت روز زن، آگاهی بخشی نمونه های از فعالیتهای جنبش زنان پر توان بلوچ است.و این جنبش نقش بسیار مهمی را به عهده دارد که در تغییر تحولاتی بنیادی جامعه اثر پذیر است.



مردم بلوچستان مبارزات خود را به شکلهای مختلف و گوناگون در عرصه های وصیعی ادامه می دهند. راههای مسالمت آمیز و مدنی با کارهای فرهنگی و صنفی و اعتراضات مختلف و نوشتن نامه به مسئولین و اعتراضات مسالمت آمیز ادامه داده اند، اما هر حرکتی و اعتراضی را به خوشنت پاسخ داده اند و راهای اعتراضات مدنی را بطور کلی در بلوچستان بسته اند و فضای آن را کلا امنیتی و نظامی کرده اند و حکومت نظامی اعلام نشده ای امروز در سرتاسر بلوچستان حاکم است و رژیم به نیروهای مذدورش اجازه آتش به هر بلوچی را داده است و بدون اینکه هیچگونه باز خواستی از آنها بشود. کشتار روز انه مردم در خانه شان و کنار خیابان امر عادی شده است، بر همین اساس مبارزات مردم وارد مرحله جدیدی شده است که مبارزان و سرمچاران جوان بلوچ دیگر این همه ظلم و ستم و بی حرمتی را تحمل نمی کنند و دست بر اسلحه برده اند تا با همان زبان که دشمن قسم خورده مردم بلوچ می فهمد جوابش را بدهند. مقاومت مسلحانه در بلوچستان رسم دیرنه دارد و از زمان لشکر کشی رضاخان میر پنج به بلوچستان تا بحال ادامه داشته، اما شرایط امنیتی رژیم باعث پیچیده شدن مبارزات مسلحانه سرمچاران شده، که قادر و توانا هستنند در امنیتی ترین منطقه و به شدت محافظه شده عملیات انجام بدهند و ضربه بزنند به این جنایت کاران و خون اشامان و جغد و شب پرستان. مبارزان و سرمچاران مسلح بلوچ بر خلاف گذشته وارد فاز جدیدی شده اند و توانسته اند خود را به شکلی سازماندهی بکنند که ضربه کمتری متحمل بشوند. در زمانی که در هیچ کجای ایران در شهرها هیچ گروهی قادر به انجم عملیات نیست و این در واقع رشد و توانای نیروهای مسلح بلوچ را نشان می دهد. رژیم زمانی که عاجز هست از ضربه زدن به نیروهای مسلح شروع کرده به اعدام و کشتار مردم عادی. تا از این طریق مبارزان را وادار بکند که دست از مبارزه بردارند و تسلیم شوند، و گوش بفر مان رژیم ستم کار شوند که این یک امر محال است.



رشد مبارزات سرتاسر مردم ایران از جمله ملیتهای تحت ستم و اتحاد بین آنها عرصه ی زنده ماندن و تداوم یافتن رژیم فاشیستی آخوندی را به تنگ آورده، شدت گرفتن مبارزات مردم عرب اهواز و آغاز بار دیگر مبارزات مسلحانه در کردستان و مقاومت و شدت بخشیدن مبارزات مردم ترکمن و آذربایجان در مقابل تعرضات سیستم نژاد پرستی حاکم و این همه ایستادگی دال بر این است که این نظام رو به پروپاشی است و سربازان امام زمان دیگر قادر به نجات آن نیستنند. و از طرفی دیگر خراب شدن وضعیت مردم ، فساد و رانت خواری و تسلط خودیها بر مسند قدرت اقتصادی و سیاسی عرصه ی زندگی را برای عموم مردم ایران تنگ کرده و بحالت انفجاری کشانده است.رژیم آخوندی که اساس زنده ماندنش با بحران و سرکوب است و برای اینکه چند روزی به زندگی نکبت بار خود بیفزاید با تنش و بحران بر سر مسئله اتمی با جامعه بین الملی در افتاده تا سرپوشی باشد برای سرکوب در داخل و عجز و ناتوانی خود را از حل مسائل مردم بدور دارد. تا جایکه امکان هست این بحران را ادامه می دهد و خیزشهای مردمی به شدت سرکوب می کند. چرا که آخونده ها بخوبی آگاهند با پایان بحران اتمی شورشهای داخلی قابل کنترل نخواهد بود، و تحریمهای سازمان امنیت را نعمت خوبی برای خود می داند، که همانطور خمینی دجال هم گفت جنگ با عراق یک نعمت الاهی بود برای ما و اتمام جنگ را به مثابه نوشیدن ذهر تشبیح کرد.



تضادهای رژیم آخوندی مبلغ شیعه با کشورهای عربی رو به افزایش است و دخالت رژیم ارث بر صفوی در امور داخلی کشورها عربی کاملا آشکار است. و تبلیغ عرب ستیزی و دامن زدن به مسئله شیعی و سنی و وادار کردن شعیهای عرب به شورش و کمک مالی و تسلیهاتی به آنها ، شرایط جدیدی را بر علیه ایران فراهم کرده که این کشورها ایران را بعنوان یک تهدبد بلقوه برای منطقه بحساب می آورند که باعث بی ثباتی کل خاورمیانه شده است. از این جهت تشکیل جبهه عربی بر علیه ایران برای مقابله با زیاده رویه های آن یک امر ختمی است. وجود نیروهای آمریکا و کشورهای غربی در منطقه خلیج فارس و عراق و افقانستان حساسیت این رژیم را دو چندان کرده است و احتمال تنش بر خورد با این نیروها هم وجود دارد.

بنابر این مردم بلوچستان آمادگی خود را از لحاظ سازمان یافتگی برای گرفتن حاکمیت بلوچستان در صورت ریزش این رژیم در اثر فشارهای درونی و بیرونی آماده بکنند تا بار دیگر فرصت و موقعیت بوجود آمده از دست نرود و ما به نسلهای آینند بدهکار نشویم.


گوهرام بلوچ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید