۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

دستگیری هشت مامور نیروی انتظامی به اتهام اغفال و تجاوز به دختران دانشجو



ماموران کلانتری های ۱۱، ۱۲ و ۱۳ قزوین در طرح امنیت اخلاقی و مبارزه با مظاهر بدحجابی و فساد برای خودشان یک باند تشکیل داده اند و از این فرصت کمال سوء استفاده را برده اند.این ماموران ، در حال انجام وظیفه، خودرو دخترانی که بدحجاب بوده اند را متوقف می کردند و به پارکینگی به نام پارکینگ شرکت نفت انتقال می دادند و در آنجا با تهدید دختران که بیشترشان دانشجو بوده اند، آن ها را تهدید می کردند که این پرونده برایشان گران تمام می شود و ممکن است با گزارشی که  تهیه می کنند به چندین سال زندان محکوم شوند.

اکنون دو دهه از پیدایش وبلاگ‌های فارسی زبان و ایجاد یک جامعه مدنی مجازی فعال ایرانی -فرا از مرزهای جغرافیایی ایران- می‌گذرد.


الهام قیطانچی، جامعه شناس و پژوهشگر مسائل زنان
رسانه‌های اجتماعی و مجازی و وبلاگ‌ها همچنان در فرهنگ ایران و در میان فارسی‌زبان‌ها تحولات و تغییراتی به‌وجود می‌آورند. اگر چه شمار زنان وبلاگ نویس در این سال‌ها افزایش یافته، اما همچنان فرهنگ پدرسالاری ایرانی در بلاگ‌های فارسی زبان فرهنگ غالب به حساب می‌آید. اما زنان، چه با اسم خود و یا با اسم مستعار، این فرهنگ را به چالش می‌کشند.

۱۳۹۰ دی ۵, دوشنبه

همه برای یکی، یکی برای همه



برخلاف غربی ها که : کم سخن می گویند ، ما ، سخن بسیار می گوییم . میزان سخن گفتن برجستگان ما و حجم سخن شنودن مردمان ما ، در رکودردهای جهانی کم نظیر است . شاید با همین تراز بتوان ما را : مردمانی شفاهی دوست و عمل گریز خطاب کرد . مدیران ما بسیار سخن می گویند . بسیار . و چون توازنی میان میزان سخن و عمل شان درکار نیست ، کسی ما را جدی نمی گیرد . نه در داخل و نه در خارج . چرا ؟ چون سخن بی پشتوانه باد هواست ! رییس جمهور فرانسه و نخست وزیر انگلیس اصلا سخنرانان خوبی نیستند . اگر متن پنج خطی سخنرانی شان را گم کنند ، چه بسا در مقابل خبرنگاران و مردمشان از سخن گفتن باز بمانند . برخلاف مسئولان ما که 

۱۳۹۰ آذر ۲۹, سه‌شنبه

نامه‌ای‌ سرگشاده: ‌ به‌ کانالهای تلویزیونی و رادیویی و سایتهای انترنتی و شخصیتهای فارسی زبان! من يک استقلال طلب ھستم


ایوب رحمانی 

شروع سخن اینکه‌ بنده‌ معتقدم که‌ هرگاه‌ یک مدافع حقوق بشر، یک برنده‌ جایزه‌ صلح نوبل، یک آزادیخواه، یک متدین معتقد، یک مارکسیست معتقد‌ و یا یک انسان متمدن، حقوق ملتهای دیگر را به‌ هر دلیلی حال تمامیت ارضی یا عشق به‌ وطنش نتواند ببیند و بدهد، آن لباس مزور برازنده‌ وی نیست!

در نماز جمعه این هفته مطرح شد: «مخالفان نظام علوی (غير تشيع ) حق ورود به سازمان‌های حکومتی را ندارند»


سرزمین من کجاست : در بسیاری از وبسایت ها و وبلاگها بشدت منکر هر گونه تبییض و زیر پا گذاشتن حقوق ملیتها و اقوام و مذاهب ساخته و پرداخته امپریالیسم  و صهیونیست ها میدانند و در جمهوری اسلامی هیچ تبیض زبانی قومی و دینی وجود ندارد و همه ساکنان ملل ایران دارای حقوق برابر فرهنگی سیاسی و اجتمایی هستد و اگر کسی سخن ازحقوق خود را به میان آورد او را جیره خوار شرق و غرب میدانند .این ادعای های  پوچ  که وبسایتها و وبلاگها در حمایت از بلوچ و سایر اقوام  و ادیان و مذاهب  نشخوار میکنند ! اما سردمداران حکومت  بصراحت  بیان میکنند که دیگر ادیان و مذاهب و اقوام در جمهوری اسلامی هیچ جایگاهی ندارند .پس بیهوده تلاش نکنید حنای شما برای  خود جمهوری اسلامی  رنگی ندارد .

۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

بلوچستان درعهد پهلوی قسمت دوازدهم .عبدالکریم بلوچ


نمای ازضلع جنوبی قلعه تاریخی اسپکه با قدمتی بیش ازهزارسال
 بلوچستان درعهد پهلوی قسمت دوازدهم در قسمت گذشته به انجا رسیده بودیم که بسردار عیسی خان خبر میرسد باعث دستگیری و اعدام میر دادالرحمن همکاری محرمانه کدخدا دادخدا درزاده بوده در صدد تنبیه وتخقیق برمیاید که ایا دشمنان وی

یک روز تجاوز می‌کنید، یک روز قتلهای زنجیره‌ای به پا می‌کنید یک روز همچو بوزینه از سفارت آمریکا و انگلستان بالا می‌روید یک روز "ندا "کشی‌ می‌کنید یک روز .......


ننگ و نفرین ابدی بر شما باد که از روز اول حکومتتان دستگیر کردید، شکنجه کردید، کشتید، غارت کردید سوزاندید ویران کردید و هنوز هم دست از این ماتمکده وطن بر نمیدارید

هر بار که چهره‌های شما جماعت دهان گشاد با آن ریشهای بلند و پیراهنهای سپید چرک مرد شده را به تماشا مینشینم  با خود میگویم آیا سهم من از زیستن باید همیشه وحشت و هراس از عملکرد شما باشد؟ یک روز تجاوز می‌کنید، یک روز قتلهای زنجیره‌ای به پا می‌کنید یک روز همچو بوزینه از سفارت آمریکا   و انگلستان  بالا می‌روید یک روز "ندا "کشی‌ می‌کنید یک روز ....... و براستی روزی نیست که شما جماعت نادان باعث درد ملتی‌ نشوید و جهانی‌ نیازارید

آقای خامنه‌ای ما گوشت دم توپ دشمن دیگر نخواهیم شد!به راستی‌ از تو دشمن تر چه کسی‌؟


آقای خامنه‌ای آن زمان که محمودک تو کشوری را به حذف از روی نقشه تهدید می‌کند آن زمانی‌ که سیاست یک کشور بر مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس خلاصه میشود! آن هم به ظاهر چرا که منافع غرب همیشه در وجود ایران ضعیف است! باید فکر این روزها را هم میکردید چطور وقتی‌ صحبت از بمباران و حمله نظامی میشود مردم ایران جواب محکم میدهند و مشت پولادین دارند

جمهوری اسلامی همان خانه کلنگیست که هیچ مهندسی‌ قادر به ترمیم (اصلاحات) آن نیست، باید ویران گردد و از نو ساخته شود


خیلی‌ از ما ایرانیها  ها به خزان عربی‌  حسادت میورزیم اما تاکید می‌کنم بهاری که در نام بهار است و در بطنش خزان و زمستانی سیاه به انتظار نشسته است نه تنها حسادت ندارد بلکه باید شادمان بود, ما این تجربه را ۳۲ سال پیش از سر گذراندیم، پیشتازی اسلامگرایان در کشورهای عربی‌ و دستاوردهایی چون آزادی چند همسری یا صدور پاسپورت با  حجاب اسلامی و صحنه به قتل رسیدن قذافی همه گواه بر خزانی میدهد که ۳۲ سال پیش پدران و ما دران ما به بهار آزادی تعبیرش کردند اما این بهار زمستانی سیاه شد که جانها گرفت و خانه ها ویران کرد

در ستایش آزادی بیان و آزادی پس از بیان ( گفتاری بر سخن رضا پهلوی :در مقابل نقض آزادی بیان کوتاه نمی‌‌آیم)



من سلطنت طلب نیستم اما حق طلب هستم با آنکه به نظام جمهوری دمکراتیک اعتقاد دارم اما شما را که برای بعضی‌ شاهزاده و برای طرفداران دو آتیشتان پادشاه و شهریار هستید به عنوان آقای رضا پهلوی دوست دارم و ستایش می‌کنم، وقتی‌ به شما و افکارتان رجوع می‌کنم و لقب شاهزاده را از شما میگیرم باز میبینم که همچنان قابل ستایشید، اگر تا دیروز ذرهای شک داشتم اما این چند جمله:

سلام مفلوک‌ترین رهبر دنیا، سید علی‌ خامنه‌ای!



تو لیاقت کلام و پند نداری که چرا به قول شاملو بزرگ با  یاسها به زبان داس سخن گفتی، تو ارزش کلام و نامه نگاری ه نداری چرا که حرمت هیچ چیز را نگاه نداشتی‌، نه حرمت موسوی و خانواده‌اش که زمانی‌ در خانه شان پناه بردی

نامه به دختر محمد نوریزاد، بانو سرتان را بالا بگیرید و به داشتن چنین پدری افتخار کنید


درود مرا در این سیاه زمستان استبدادی پذیرا باشید

بانو سرتان را بالا بگیرید و به داشتن چنین پدری افتخار کنید،اگر آدمیزادگان ساله در این حکومت به تعداد انگشتان دست باشند محمد نوریزاد یکی‌ از آنهاست، منتظری بزرگ، کروبی، موسوی، مهدی خزعلی تاج زده و نوریزاد من این ۶ نفر را در این هزار فامیل جدا از قبیله گرگها دیدم که راه جدا کردند و در کنار "مردم" ایستادند،

۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

محمد نوری زاد:نامه ای به دخترم



من اگر قرار بود به افشاگری بپردازم و به یک چنین رفتار ذلیلانه  ای دست ببرم، سخن بسیار داشتم. چه سخنانی؟ از همنشینان بی نشان و فراوانِ  جمعی از سرداران وپاسداران، از ضعیفگان چند بچند آیت الله ها، از زنان انگلیسی حجت الاسلام ها، از بزم های منقلی نام آوران، از سه تار نوازی بزرگانی که خود درخفا برای معشوقگان خود می نوازند و برای مردم، نه حرام بودن سه تارنوازی را، که حتی حرام بودنِ نشان دادنِ آن را در صدا وسیمای طنز خود تجویز می کنند…
به نام خدایی که در” مادر” به تجلی درآمد

سلام ای فهم بزرگِ خانه ی ما. دیروز پنجشنبه از من به اصرارخواستی که دو جمعه ننویسم. ومن به صورتت که نگاه کردم، تنم لرزید. با آنکه پیش از این نیز بارها همین را از من خواسته بودی و من سنگدلانه گفته بودم: هرگز! اما نمی دانم چرا گونه ات را بوسیدم و گفتم: چشم!

پس سازمان ملل و دفاع از حقوق بشر چه غلطی می کنند؟ قربانی کردن دختران در تایلند (+18) صحنه های فجیع


قبيله اي در تايلند كه بت پرست هستند , براين عقيده هستند كه بايد دختري كه سنش بيشتر
از 14 سال نباشد با شرط اينكه زيبا و مجرد و باكره باشد را در يكي از روزهاي سال براي خداي
شان قرباني كنند به خاطر امنيت و حفظ حيات خود و ديگران و شفاي از بيماريها و غيره …

یعنی تحقیر زنان و دختران قربانی کردن دختران بدست مردان عفریت 
این تصاویر بسیار تکان دهنده است 

بیانیه کمپین سفارت سبز در رابطه با پشتیبانی از عمل شاهزاده رضا پهلوی

kampeyn
خبرگزاری آذربایجان : بیانیه کمپین سفارت سبز در رابطه با پشتیبانی از شاهزاده رضا پهلوی درکنفرانس مطبوعاتی امروز در خصوص محاکمه خامنه ای در دادگاه جهانی رسیدگی به جنایت علیه بشریت رژیم جمهوری اسلامی ایران بدین شرح

نشستن مرد سیاست آقای رضا پهلوی در کنار مرد حقوق بشر آقای محمد مصطفایی ترکیب زیباییست که باید دیده شود


 
۱۰۰ سال است انقلابهاو جنبش‌های ما به آنچه که در انتظارش بودیم نرسیده است، انقلاب مشروطه شاید درخشانترین انقلاب معاصر بوده است که جامعه ایرانی‌ را با مفاهیم دموکراسی و عدالت و قانون و دولت به معنی‌ غربی آن آشنا کرد اما همین انقلاب نیز بخاطر فقر فرهنگی‌ و حکومت ننگین قجر نتوانست به همه اهداف خود برسد، شورشهای رنگارنگ و قوم گراییهایی مضرّ و واپسماندگی ۱۴۰۰ ساله نگذاشت ما به همه اهداف انقلاب مشروطه برسیم و در بسیاری از جاها رضا شاه

کارزار داوود احمدی نژاد علیه برادرش : (تیم احمدی نژاد به رهبری مشایی) در جنگل‌های شمال به افرادی آموزش‌ نظامی داده‌اند

   
داوود احمدی‌نژاد با اشاره به جدیدترین اقدامات جریان انحرافی (مشایی) گفت: این جریان افرادی را در جنگل‌های شمال در قالب تیم‌های کوه‌نوردی آموزش‌های نظامی داده و از طریق کانال‌های توریستی وابسته به دولت برای آموزش به خارج می‌بردند.
به گزارش فردا به نقل از فارس،وی با اشاره به اینکه در بازرسی ریاست جمهوری با تمام وجود مقابل این جریان ایستادیم، گفت: به ما گفتند که این گروه را در بازرسی‌ها مستثنی کنید و زمانی که مقاومتم را دیدند به من گفتند که موقعیت خود را از دست می‌دهی و پس از آن از بازرسی بیرون رفتم.

۱۳۹۰ آذر ۲۴, پنجشنبه

منیره سلیمانی از بستر بیماری تا جلسات گروهکی!







طی هفته های اخیر رکود شدیدی دامنگیر وبلاگ زهره بلوچ (سرزمین من کجاست) شد که توسط گردانندگان وبلاگ علت آن بیماری کلیوی زهره اعلام گردید.
حال بماند که به این بهانه سعی کردند با تحریک احساسات بازدیدکنندگان نهایت سوء استفاده مالی را به مانند دیگر فعالان ضد انقلاب خارج از کشور داشته باشند. کسانی که همیشه در برنامه های ماهواره ای آنها می بینیم چگونه دم از خدمت به مردم و وطن می زنند و در مقابل به بهانه هزینه بر بودن فعالیت هایشان برای پول مردم کیسه می دوزند. البته هر انسان با عقل و فهمی به راحتی می تواند درک کند که پول آنها از جایی دیگر تامین می شود و به دست گرفتن کاسه های چه کنم چه کنمی فقط برای حفظ ظاهر است. یادمان هم نرود که پول توجیبی های این رفقا تا زمانی تامین می شود که به دستور پدر خم و راست شوند.
از آغاز به کار وبلاگ سرزمین من کجاست؛ بحث بر سر اینکه چگونه به یکباره دو دختر گمنام از بلوچستان به پاخواسته و هم راستا با گروهی کوچک فعالیت می کند، وجود داشت. اما با گذشت مدتی مشخص شد دختری که سرزمین خود را گم کرده کسی نیست بجز منیره سلیمانی! همان کسی که عکسهای لبخند بر لب او، بارها و بارها در کنار ناصر بلیده ای! سخنگوی حزب بی مردم بلوچستان منتشر شده است.
جالب اینجاست که اگر به فعالیتهای این خانوم اندکی دقیق تر نگاه کنیم و تاریخ درد کلیه ایشان را با برنامه ریزیهای همپالکی هایش برای شرکت در جلسه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل کنار یکدیگر بگذاریم به خوبی می بینیم که این دختر به ظاهر مبارز سعی داشته با یک تیر دو نشان بزند. هم بازی با احساسات بازدیدکنندگان وبلاگش و مظلوم نمایی که آری بنده فردی مستضعف هستم و برای درمان بیماری ام نیازمند یاری سبزتان و هم اینکه با خیال راحت لباس زیبای زنان بلوچ را به تن کنم و با دزدیدن هویت تاریخی و بومی منطقه بلوچستان، خود را یکی از آنان نشان دهم تا شاید از این طریق چند صباحی دیگر مزایای بیشتری نصیبم گردد.
از دیدگاه بنده بسیاری از سخنانی که ایشان در آن جلسه کذایی به زبان نامیمون آورده اند نیز غرض ورزانه است و چیزی بجز بی آبرو کردن قوم بلوچ و بی اعتبار کردن لباس و زبان و غیرتمان نیست که در مطلبی دیگر به آن خواهم پرداخت.
قضاوت با خوانندگان محترم …

واکنش به مطلب کودکان کار بلوچ

کودکان بلوچ
میر بلوچ 

در مقاله "نوجوانان بلوچ چگونه حقارت را تجربه مي كنند " فقط به بخش اندکی از وضعیت کودکان بلوچ که فقط شامل پسران میشد، نویسنده مشاهدات عینی خود را نگاشته بود در حالیکه شنیدن این گونه فجایع دردناک است اما هر یک از این کودکان بیشتر کسانی هستند که توانسته اند بسیاری از گرفتاریها ، رنج و عذابهایی را پشت سر بگذارند تا بتوانند این زندگی رقت بار را ادامه  دهند. بسیارند کودکانی که بعلت ضعف های فیزیکی یا دماغی و رفتارهای ظالمانه اطرافیان ، جامعه و کارفرمایان جان خود را از دست میدهند  و کسی از سرنوشت آنها خبری ندارد.

دريغ است بلوچستان افغانستان شود. قسمت دوم به قلم: رازگو بلوچ


افغانسان سرزميني است كه حالا ديگر همه نامش را مي دانند ولي هيچكس هوس ندارد مسافر آنجا باشد.
مخملباف در  كتاب كوچك جيبي اش  كه حاصل اقامتش در افغانستان در خلال ساختن فيلم سفر قندهار است از نقل خاطره اي آغاز مي كند با اين نتيجه گيري كه مردم يك كشور آسيايي مانند كره هم نام افغانستان را چندان نشنيده اند. و اضافه مي كند كه البته مردم خاورميانه و اروپا و آمريكا خوب مي شناشندش اما با چه تصوير ذهني اي؟! تصوير ذهني يك كشور ويران و درگير جدال خارجي و داخلي دائمي؛ مواد مخدر، افراطيون اسلامگرايي چون طالبان. و سپس مي پرسد چرا چنين نبايد كشوري فراموش شود براي دنيايي كه اسم و رسم را در صلح و ثبات، توريسم و تجارت مي دانند.

پاسخی برای شعبان بی مخ مطبوعات !


سالهاست که این جریدۀ دریده به جان ملت پریده!  حسین بازجو که در دهه شصت پروژه تواب سازی را اجرا می کرد و در دهه هفتاد به هم پیاله خود – سعید امامی – وفا نکرد، در دهه هشتاد در نقش شعبان بی مخ مطبوعات به نشر اکاذیب و هتک و هجو و هزل  پرداخت، هر روز دشنه کیهان در سینه و پشت اندیشمندان و ادیبان جای گرفت، او با رانت حاکمیت بر سر و سینه کشتگان می تاخت،

۱۳۹۰ آذر ۲۳, چهارشنبه

نشانه‌هایی از اضمحلال اپوزیسیون تجزیه طلب


حزب مردم بلوچستان خود را یک حزب دموکراتیک می‌داند و ایدئولوژی خود را برگرفته از خواست و اراده مردم بلوچ معرفی نموده است، اما این تعریف قابل قبول نیست، چرا که مثال‌های متعددی وجود دارد مبنی بر خودکامه بودن این حزب. از مشخصه های بارز آن اینکه هرگونه انتقاد نسبت به عملکرد خود را بایکوت نموده و رسماً اساسنامه تشکیلاتی خود را بی‌خاصیت کرده است.در بعدی وسیعتر

نامه پانزدهم محمد نوری‌زاد سه روز زودتر از معمول منتشر شد


دکترمحمد نوری‌زاد، بر خلاف همیشه که نامه‌های خود به سیدعلی خامنه‌ای را در روز جمعه هر هفته منتشر می‌کرد، این بار به ناچار نامه خود را در روز سه‌شنبه منتشر کرد. چرا که نگران بود وی را جمعه‌ای نباشد. «بارانی در راه است» عنوان نامه اخیر محمد نوری‌زاد به رهبر ایران است. نامه پانزدهم محمد نوری‌زاد برخلاف معمول پیش از فرارسیدن جمعه منتشر شد. وی در این نامه که خطاب به رهبر ایران است، روی سخن را به برخی شخصیت‌های مذهبی و سیاسی کشور بازگردانده و آنان را دعوت کرده است تا به سیدعلی خامنه‌ای نامه بنویسند. وی در بخشی از این نامه سخنی از آیت‌الله العظمی وحیدخراسانی نقل کرده است که ایشان گفته‌اند:« والله اگر برمن مسجّل شود که خروجم به نتيجه خواهد انجاميد، همين فردا خروج خواهم کرد.»
به گزارش خبرنگاران سبز به نقل از سایت شخصی دکتر نوری‌زاد،
 متن این نامه به این شرح است

انتقادات شجاعانه یک عالم کرد از خامنه ای


۱۳۹۰ آذر ۲۲, سه‌شنبه

عاشقان مام میهن! ایران، تجزیه شده! ندا شهبازی



زبان فارسی، به هر حال زبان رسمی ایران زمین است. زبان رسمی و نه ملی. چرا که در مملکتی با وسعت و جمعیت ایران و تنوع گروههای اتنیکی، بسیار دور از انصاف است که یک زبان را به عنوان زبان ملی بشناسیم و حتی سعی در شناساندن ایران در جهان، صرفا با زبان فارسی یا پارسی داشته باشیم. در این زبان شیرین که از قضا زبان مادری من است و بیش از هر زبان دیگری در دنیا بدان ارادت دارم، بعضی واژه های عادی، طوری تابوگونه بیان میشوند که گویی بر زبان آوردنشان نیز جرم است و بالعکس، برخی واژه های نه چندان زیبا آنقدر راحت ادا و تکرار میشوند که هر چند اعتقادی به آنها نداشته باشی، گاهی اوقات چاره ای جز تسلیم شدن در برابرشان نداری. 

تهدید کودکانه گروهای افراطی علیه وبلاگ نویسان بلوچ ادامه دارد


تهدید کودکانه گروهای افراطی  علیه وبلاگ نویسان بلوچ ادامه دارد

  چه کسانی وبلاگ نویسان بلوچ را تهدید میکنند؟
زاهدان پرس تهدید خود را برعلیه صدیق حسین زاده یک وبلاگ نویس ادامه میدهد  
صدیق حسین زاده مسئول وبلاگ ...دست نوشت http://hossein-zadeh.blogfa.com/ که از جوانان فعال و آزاد اندیشی است که در وبلاگش از معضلات و مشکلاتی که جوانان و جامعه را تهدید می کند می نویسد
 گروهای افراطی در استان مدت زمانیست که تیغ شمشیر زهرآلود خویش را بر گلوی وبلاگ نویسان گذاشته تا از این طریق فریاد آزاداندیشانی که فقط گناهشان ابراز عقایدشان در محیط شخصی خویش است را در گلو خفه سازند.

وبلاگ سر زمین من کجاست از دسترس ما خارج شده


خوانندگان محترم وبلاگ سر زمین من کجاست 
وبلاگ سر زمین من از دسترس ما خارج شده . از کلیه عزیزان انتظار میرود لینک و آدرس وبلاگ قدیمی را حذف نموده  و با  این آدرس جدید سر زمین من کجاست را  لینک داده و دنبال نمایید از مدیران تمام وبلاگها و وبسایتهایی که وبلاگ ما را لینک کرده بودند  تقاضا داریم جهت اطلاع به خوانندگان این وبلاگ اطلاع رسانی نمایید  از همکاری شما دوستان سپاسگزاریم 
آدرس جدید وبلاگ سر زمین من کجاست ::http://zohrehb.blogspot.com/
http://zohrehb.blogspot.com/
زهره بلوچ 

یک یادداشت خیلی نادر سیاسي: سرزمين من كجاست؟



هایده ترابی:
(توضيح هايده ترابي: این مقاله در یک سایت ایرانی"مستقل" برای کمتر از یک روز درج و هم اکنون از آنجا برداشته شده است)
ایها ‌الناس من به نشر این همه دروغ و تحریف و تعصب و جهالت استبدادی اعتراض دارم. آی آدمها... آقایان یا خانمهائی که چنین عاشق‌اید به "زبان" و "فرهنگ" و "هویت" و "تاریخ" خودی‌‌تان، دیگرانی هم اینجا آدم‌اند، یا حوّایند آخر! شما تا کی می‌خواهید هویت بیش از نیمی از جمعیت ایران را مطابق نسخه‌های خودی‌تان بپیچید و برای سرنوشت دهها میلیون انسان با شابلونهای مورد پسند "ملی" خودی‌تان تعیین تکلیف کنید؟ به چه حقی آخر؟

بازهم تغییر نام در جغرافیای بلوچستان؛ کاش نظر مردم را هم می پرسیدید



ابراهیم حسین بر – 13 دسامبر 2011
وزیران عضو كمیسیون سیاسی و دفاعی بنا به پیشنهاد وزارت كشور با تغییر نام شهر زابلی از توابع بخش مركزی شهرستان زابلی در استان سیستان و بلوچستان به مهرستان موافقت كرد. با این تغییر، شهرستان زابلی نیز به "مهرستان" تغییر می یابد.
همچنین بنا به مصوبۀ این کمیسیون، نام نقطه جمعیتی 'خرابه' از توابع دهستان كشتگان بخش بم پشت شهرستان سراوان به 'آباده' و نام روستای 'گو' از توابع دهستان كمبل سلیمان بخش مركزی شهرستان چابهار به 'بهاران' تغییر پیدا می کند.

نوجوانان بلوچ چگونه حقارت را تجربه می کنند



امان الله تمنده رو
هفته گذشته برای ارائه درخواست ویزای تحصیلی از کنسولگری هندوستان در هرمزگان ، سفری ازایرانشهر به بندرعباس داشتم.داخل اتوبوس پر بود از کارگرانی که پس از تعطیلات دو روزه تاسوا و عاشورا به محل کارهایشان در مناطق جنوبی کشور باز می گشتند.اتوبوس ساعت سه و نیم صبح به مقصد رسید و من تا رسیدن صبح و وقت نماز در قهوه خانه ای در محوطه ترمینال برای گریز ار سرما مشغول نوشیدن استکان چایی شدم .در همین حین متوجه کودکان ده ، دوازده ساله و نوجوانان بلوچی شدم که در ترمینال و اطراف قهوه خانه پرسه میزدند.اغلب آنان دارای چهره هایی نحیف و تکیده و صورتهای آفتاب سوخته داشتند.اغلبشان لباسهای چروکیده و مندرس به تن و دمپایی های کهنه و زهوار در رفته به پا داشتند.

۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

گزارش ياد بود و بزرگداشت ميرگلخان نصيردر لندن



امروز 11 دسامبر 2011 مجلسى بہ يادبود و بزرگداشت بزرگ مرد تاريخ شعر و ادب بلوچستان يعنى مير گلخان نصير از ساعت 2تا 6 بعد از ظھر در دانشگاہ لندن برگزار گرديد .

بر گزار کنندگان اين مجلس متشکل بودند از:

1- بلوچ ھيومن رايتس کنسول دربريتانيا
2- ``بلوچستان ءِ راجى زرمبش`` يا جنبش ملى بلوچستان
3- ``بلوچستانءِ استمان ءِ  گل`` يا حزب مردم بلوچستان
4- جبہہ متحد بلوچستان ايران جمھورى خواھان فدرال
5- سازمان آزاديبخش بلوچستان
6- صداى بين المللى ناپديد شدہ گان بلوچ
  ريس جلسہ واجہ اکبر بارکزھى ; اديب , شاعرو نويسندہ بلوچ



شروع جسلہ با يک دقيقہ سکوت توسط عبدالصمد بلوچ نمايندہ بلوچ ھيومن رايتس آغاز گرديد و سپس ايشان بہ مختصرى اززندگى نامہ يا بيوگرافى مير گلخان نصير پرداختند. سخنران بعدى از جنبش ملى بلوچستان اسماعيل اميرى بود کہ بہ گوشہ ھايى ازکارھاى ادبى و تاريخى و تٲثيرات آن در آن زمان  برمردم بلوچ و بخصوص بر فاميل و فرزندان مير گلخان ونيز پويايى راہ اين شاعر واديب بزرگ اکنون برجوانان انقلابى بلوچ چيست پرداختند. دکتر نصير دشتى نيز بہ دشوارى  ھاى زندگى ,زحمات و دشوارى ھاى ادبى و کارى مير گلخان نصير در آن زمان ومشکلات سياسى بلوچستان وزبان  وادبيات زبان بلوچى در حال حاضر را نيز اشارہ فرمودند . مھندس جمشيد اميرى از جبہہ متحد بلوچستان نيزبہ تاثيرات بسيار زياد اشعارانقلابى مير گلخان بر جوانان بلوچستان غربى نيز درزمان انقلاب 1970 پرداخت .مھندس شھاب بلوچ  از جنبش ملى بلوچستان بہ کارھا و خدمات ادبى و تاريخى گلخان کہ اکنون نيزبصورت کتابھاى تاريخى از قبيل کتاب تاريخ بلوچستان جلد اول کہ در سال 1952 نوشتہ شد , تاريخ بلوچستان جلد دوم کہ در سال 1957 نوشتہ شد , اولين کتاب شعر گلخان بنام گلبانگ کہ در سال 1951 نوشتہ شدہ و مجموعہ اشعار انقلابى گلخان بنامگرند کہ سال 1971 منتشر شدہ است پرداخت .و نيز اشارہ نمود کہ مير گلخان براى پيشربرد زبان وادبيات بلوچى  ونشر تاريخ  بلوچستان 15 سال از بھترين سالھاى زندگى خود را در زندانھاى مختلف سپرى کرد و نيز در سال 1983 زمانى کہ 69 سالہ بود بہ سرطان شش مبتلا شدہ بود کہ حتى براى  علاج خود ھم بہ اندازہ کافى پول نداشت .
گلخان نصيراولين شاعر انقلابى بلوچ است کہ اشعار او بہ زبانھاى زيادى مترجمہ و منتشر شد است.
گلخان نصيرعلاوہ بر زبان بلوچى بہ زبانھاى انگليسى , فارسى و اردو نيزمطالب زيادى نوشت.
امروز گلخان نصير صداى بلند و معرف رساى شعر و ادبيات بلوچى است .


واہ پہ نصيردردانگيں
چہ درستين جھانءَ دانگيں
گال گؤشتگ انت شاھا نگيں
اير انت بہ تاريخ زانگيں


مختصرى از زندگى وکارھاى مير گلخان


- درتاريخ14 ماہ مى سال  1914ميلادى در نوشکى از بلوچستان شرقى متولد شد.تا کلاس چھارم دراين دہ تحصيل کرد  وبراى ادامہ تحصيل بہ کويٹہ فرستادہ شد پس از اتمام دبيرستان در کويٹہ براى ادامہ تحصيل بيشتر بہ اسلاميک کالج لاھوررفت , در اينجا بود کہ کم کم با مسايل سياسى و جامعہ شناسى وادبيات انقلابى بيشتر آشنا گرديد.
- در سال 1921در ``انجمن اتحاد بلوچان``کہ براى حق و حقوق مردم بلوچ مبارزہ ميکرد بہ فعاليت مشغول شد.
- در سال 1951اولين مجموعہ کتاب شعر او بنام گبانگ بہ چاپ رسيد.
- در سال 1952 جلد اول تاريخ بلوچستان بہ اردو نوشتہ شد.
در سال 157دومين جلد تاريخ بلوچستان بہ اردو نوشتہ شد.
- در سال 1964 داستان دوستين و شرين کہ يک داستان عشقى کلاسيک بلوچى است را نوشت.
- در سال 1969 کتاب کوچ و بلوچ را نوشت.
- در سال 1971 يکى از بزگترين مجموعہ اشعار خود بنام گرند را بہ نشر رساند.
- در سال 1979 کتاب بلوچستان کے سرحدى چاپہ ماررا بہ اردو ترجمہ کرد.
 گلخان نصيردر بين سالھاى 1939تا 1978 بہ مدت 15 سال ازعمر خود را در زندانھاى مخوف جنرالان پاکستان گذراند.


گلخان نصير استورہ اى است کہ ھموارہ ھمراہ با زبان و ادبيات بلوچى بہ پويايى پيش ميرود.
پايندہ باد بلوچستان


جنبش ملى بلوچستان (زرمبش)
11/12/2011