۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه

اتحاد ملی در وحدت اقوام





صلاح الدین درخشان: ایران تاریخی به کهنسالی اقوامی دارد که بشر در گیر و دار خرد و بیخردی تقلای بودن بر بستر زمان را آزمود.


فرد ایرانی جدای از تمام ستیزه های بودن و ماندن بر حیطه ی جهالت و عقلانیت بشری توانست به نوعی خرد اعلا دست یابد که دیگر اجتماعات غیر ایرانی در حسرت رسیدن به مرتبه ی ایرانی در اندوهی بی پایان فرو رفتند.
طوایف و اقوام متنوع ایرانی در طی ادوار متمادی ثابت کردند که در سایه ی وحدت همزیستی و رونق همدلی می توانند به والاترین طریق ماندگاری دست یابند.
گستره ی وسیع سرزمینمان ایران فراخنای روشنی برای ساکنین خویش مهیا ساخت و تا بدانجا هدایتمان نمود و به دستیاریمان پرداخت که امروزه در جایی که فریاد تلخکامی انسان غربی بیداد می کند آوای بختیاری و کامگاری فرد ایرانی نوازشگر جانهاست.آموزه های دینی و ادبیات شفاهی اقوام مان کز رهگذر زمان و زندگی مردمیان بدست آمده ست ما را در چشمداشت هرچه بیشتر از خوان انسانیت والا و فرهنگ برتر ایرانی یاری می دهد.پذیرایی شگرف دلها در اجتماع همدلی ایرانی تا بدانجاست کز قبل آن از آغاز تا حال توانستیم یک تنه بی یاریگری اغیار بر جمیع مسایل و موانع زمان فایق آییم.
امروزه سیر روابط متعادل دولتها بر اساس میل متقابل آنها به فرهنگ-اعتقادات و درونیات هم شکل می یابد و نسبت نزدیکی دولتها به هم بر اساس تشابه فرهنگ عامه ی آنها قوام می یابد..فرهنگ رسمی هر کشوری برخاسته از فرهنگ عامه است و آنچه که امروزه در قالب فرهنگ و ادبیات رسمی بدان می بالیم روزگاری به صورت شفاهی بر زبان نیاکانمان جاری بوده ست.
فولکلور و هنر عوام (فرهنگ و ادب عامه)برخاسته از غنای سرشار و اوج الهامات بی غل و غشی ست که در نشو و نمای ادبیات رسمی وفرهنگ ملل نقش بسزایی دارد.ادبیات و فرهنگ رسمی هر کشوری تنها منحصر به ترتیباتی نیست کز سوی قشری خاص سر زند بلکه منبع اصلی پویایی و جریان فرهنگی-ادبی ملتها در پرداخت ذهن و اصالت اندیشه ای ست کز سوی آحاد بشری شکل می یابد.
به جرات بر این باورم که که موسس فرهنگ و ادبیات شفاهی مادرانند .طفلی که در های و هوی ستیزه ی بشری به دنیا می آید نخستین فریاد اعتراض از همهمه ی عصیان بشری به لب دارد و تنها این لالایی مادرانه است که طفل را آرام دل می بخشد.انسان درطی اعصار متمادی علوم و فنون بسیاری را تجربه کرد تا به راحت و سلامت دست یابد و از آنجا که خداوند دانا انسان را صاحب اختیار خلق کرد بدو اجازه داد تا به طریق دلخواه خویش بیاموزد بیافریند زندگی کند و تجربه اندوزد و انسان نیز ازین رهگذر در خور فهم خویش عمل کرد و مرحله به مرحله پیمود تاخالق پیشرفتها و فرهنگهای شگرف بشری گشت اما درین میان ملتها از پس و پیش پسرفت و پیشرفت هم در حرکت بودند و آنچه که سهولت مسیر پیشرفت را میسر ساخت فرهنگ و ادبیات برتر بود که خود نشانگر روشن طریق زندگی و تدبیر بقای افراد انسانی بود.
کشور ما ایران ضمن برخورداری از تنوع قومیت ها و فرهنگهای متنوع اقوام توانسته است از قبل آمال-امیال-اهداف-اشتراکات و اعتقادات ملی به گونه ای متعالی از اتحاد ملی و وحدت اقوام دست یابد که خود نشانگر برتری فرهنگ ما به میان انبوهه ی فرهنگ دولتهاست و آنچه که ما را به سرمنزل پیشرفت در میان هجمه ی فرهنگ اغیار رسانید همانا فرهنگ برتر ایرانی ست.
 منبع : پایگاه اطلاع رسانی دانشجویان و دانش اموختگان ترکمن ایران




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید