۱۳۹۰ مرداد ۲۷, پنجشنبه

استقلال طلبی حقی و اختیاری است که بایستی از آن دفاع کرد و آنرا برسمیت شناخت مانند بقیه ای حقوقهای انسانی





داشتن تفکر استقلاطلبی برای بعضیها خط قرمزاست و برای بعضیها اعتقاد داشتن به حقوق زن ومرد , آزادی بیان و مطبوعات و مذهب خط قرمز است, و در جوامعه پس مانده و دیکتاتور زده خیلی از حقوقهای انسانی بعنوان خط قرمز بحساب می آینند و دولتها و با حمایت یک قشری از مردم دست به سرکوب جنایت و زندان واعدام می زنند چون داشتن اینگونه تفکرات به منظور خط قرمز هست و صاحب تفکربایستی مجازات بشوند.


گرچه من طرفدار ایرانی فدارل با حقوق برابر ملیتهای( ملل) ایران هستم ولی این حق را بکسانی که دارای تفکر و ایده ای غیر از این هستنند را هم می دهم چرا که این یک تفکر هست و اگر مردم بلوچ خواهان آن باشند این حق را داشته باشند مستقل بشوند و بر خلاف میل من شخص. همانطور من از آزادی بیان انسانها دفاع می کنم و از خیلی حقوقهای دیگر انسانی و اگر من یک انسان آزاده باشم و اعتقاد داشته باشم به حقوق انسانها در چارچوب مواضین شناخته شده حقوق بشری و بین اللملی , بنابر این از کسانیکه دارای تفکر استقلال طلبی هستنند هم دفاع می کنم چون باور دارم انسانها بایستی برسر نوشت خویش حاکم باشند.
در تفکرات شوینیستی ایرانی داشتن خیلی از حقوقهای انسانی جرم حساب می شود و خط قرمز هستنند اما در جوامعه آزاده و انسانهای آزاده نه اینکه آنها را جرم به حساب نمی آورند بلکه بعنوان یک حقوق انسانی که شایسته و ارزش انسانی هست به آنها احترام می گذارند و در فردای ایران آزاد و دمکراتیک اگر مردم کرد و یا ترک, بلوچ , فارس وعرب هر ملیتی دیگری می خواهد جدا بشود و من بایستی به این حق احترام بگذارم و به تصمیمی که هر کدام از ملیتها می گیرند باید احترام گذاشت و چه در فدارل و چه استقلال.
گرچه استقلال طلبی خط مش اشتباهی هست در شرایط ایران فعلی اما صاحبان تفکر را نباید بعنوان مجرم حساب کرد و و داشتن این فکر استقلال طلبی را جرم حساب کرد. و اگر این تفکر هم تسلط پیدا کرد بر جامعه بایستی جواب دمکراتیک و انسانی به آن داد.
احزابهای استقلال طلب ملیتهای ایران ضعیف ترین تشکلاهای هستنند که ما داریم و از لحاظ عملی و تشکیلاتی بسیار ضعیف هستنند بخاطر اینکه شرایط ایران در حال حاظر شرایطی نیست که این احزاب رشد بکنند و مورد حمایت مردم قرار بگیرند. بهترین راه حلهای موجود برای ایران سیستم فدرال و غیر متمرکز با حقوق برابر ملی بین ملیتها است. و روند شرایط و دیدگاها برای قبول سیستم فدارل در جامعه و اپوزیسون ایرانی رو به افزونی هست و استقلال طلبی را فعلا کسی جدی نمی گیرد و اما بعنوان حق بایستی همیشه از آن دفاع کرد و آنرا نباید جرم حساب کرد.
سازمانهای استقلال طلب ملیتها به جز پژاک بقیه کم عمل ترین سازمانها هستنند و از لحاظ عملی می شود آنها را نزدیک به صفر تلقی کرد و آنهم بر داشتن سنگ بزرگی که توانای پرت کردن آنرا ندارند, و این یک اشتباهی تاریخی است که قبل از اینکه به نفع مردمشان باشد ضرر آن بیشتر می تواند باشد. اما با تمام وجود باز هم تکرار می کنم از حقوق استقلال بعنوان یک حق بایستی دفاع کرد. چرا که ما نمی توانیم دمکرات باشیم و از حقوق انسانها دفاع نکنیم استقلال حق مردم هست اگر بخواهند.
تمام سازمانهای ملیتهای ایران که معتقد به فدارالیسم هستنند که خط مش و استراژی استقلال طلبی را اشتباه می دانند ولی هیچ موقع احزاب استقلال طلب را بعنوان دشمن خود تلقی نکرده اند و نمی کنند بلکه این حق را کاملا برای آنها برسمیت می شناسند و این سازمانهای مردم فارس بوده اند و یا طرفداران جامعه فارسی بوده اند که این حق را به رسمیت نمی شناسند در صورتیکه بایستی حق استقلال را مانند بقیه حقوقها برسمیت شناخت و مانند حقوق زن و غیره از آن دفاع کرد.
گوهرام بلوچ
17.08.2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید