۱۳۹۰ شهریور ۱, سه‌شنبه

تناقض گویی آشکار بعضی از جریانات سیاسی بلوچی در باره فدرالیسم و استقلال





تناقض گویی آشکار بعضی از جریانات سیاسی بلوچی در باره فدرالیسم و استقلال

احزاب وسازمانهای سیاسی بلوچستان تا کنون نتواسته است که تحلیلی جامع منطبق با واقعیتهای جامعه بلوچستان و ارتباط درهم تنیده و تنگاتنگ آن با ایران ، ارایه دهند. از یک قوم یا ملت خیالی بنام فارس یاد میکنند که وجود خارجی با مثابه سایر اقوام ایرانی ندارد. زبان فارسی ،زبان مشترک ورسمی در ایران می باشد

. اگر منظور از قوم فارس کسانی هستند که زبانشان فارسی است . فارسی زبانان در سرتاسر ایران پراکنده اند و بقدری با سایر اقوام آمیزش دارند که جدا کردن و سیم کشی بین آنها امکان پذیر نمی باشد. حتی تعدادی از طوایف در بلوچستان مثل کرد ، هاشمزهی، جمالزهی،سجادی و.. زبان اصلی شان فارسی است.

این جریانات سیاسی بلوچی دارای برنامه مشخص و استراتژی ثابتی نیستند. در تفکر و اندیشه آنها مغلمه ای از تناقض و تضاد وجود دارد. گاهی از "فدرالیسم در چهارچوب ایرانی دموکراتیک" دفاع میکنند. گاهی استقلال طلب میشوند و گاهی همزمان فدرالیسم و استقلال طلب میشوند. وقتی هم از آنها سوال میشود کدامیک برای شما اولویت دارد. با کمال فرصت طلبی جواب میدهند که ما "فدرالیسم" را میخواهیم ولی شرط میگذارند که اگر فدرالیسم نشد " استقلال" میخواهیم. گفتارشان با نوشته های آنها تفاوت دارد. در اساسنامه بعضی از آنها از استقلال بحثی نشده است ولی عملا" آنرا تبلیغ میکنند و یک حق میشناسند. در جلسه پرسش و پاسخی من از رهبر و سخنگوی حزب مردم بلوچستان سوال کردم که طبق اساسنامه حزب شما یک ایران فدرال میخواهید ممکن است که نظرتان را در باره استقلال بلوچستان بفرمایید در جواب ایشان در آن جمع گفتند که در حکومت فدرال ما در یک باغ شریک هستیم خوب اگر تمام باغ را به ما بدهند و ما مالک آن باشیم مسلم است که خوشحال میشویم (گفتار به نقل از مضمون است)

سخنگوی حزبی،منتقدین خود علیه "استقلال بلوچستان" را "خاک پرستان" خظاب میکند. در جواب ایشان میگویم برای من بجز "آزادی" هیچ چیز دیگر تقدس ندارد. شما اگر فدرالیسم را بر اساس قومیت میخواهید و یا براساس افکار ناسیونالیستی افراطی خود استقلال طلبی را به مثابه یک طلاق ساده سازی میکنید و سپس به آن جنبه حقوق رسمی میدهید و تبلیغ مینمایید میتوان شما و آن حزبی که شما آنرا نمایندگی میکنید " قوم پرست" نامید.

ناسیونالیسم افراطی یک واقعیتی است که وجود دارد و نمیتوان آنرا در بلوچستان انکار کرد. علت اصلی رشد این جریان، استبداد و درنده خویی آخوندهای شیعی، تبغیض و تحقیر قومی و مذهبی و .. در ایران فعلی است. دیکتاتوری و سبوعیت حاکمیت مذهبی - فاشیستی بهترین زمینه را برای رشد ناسیونالیستهای قوم پرست بوجود آورده است . اما شواهد زنده نشان میدهد غلیرغم فشار ظلم و ستم ، مردم بلوچ تحت تاثیر شعارهای ناسیونالیستی قرار نگرفته اند و این قشر پایگاه مستحکمی در داخل بلوچستان بین مردم ندارند بهترین معیارسنجش در حال حاضر زندانیان سیاسی هستند که حتی یک نفرهم ازاعضای این سازمان ها و احزاب رهایی بخش در خارج ، در زندانهای رژیم ضدبشری وجود ندارد. گرد و خاک کردن این دوستان فعلا" در دنیای مجازی است. حتی دفاع از حقوق بشر آنها یک سویه و افشای نقض حقوق رژیم است ولی وقتی نوبت به جنداله میرسد که افراد بیگناه را میکشد "قوم پرستی" به آنها اجازه نمیدهد که اعمال تروریستی مثل گرونگانگیری و کشتار جمعی مردم را که اعمالی بغایت ضد بشری هستند، محکوم کنند.

من تا بحال در جایی ندیده ام و حتی نشنیده ام که حزب مردم اساسنامه خود را تغییر داده باشد و استقلال طلبی را حق بداند و از آن دفاع بکند. موضع گیری های سخنگوی حزب معمولا" گویای مواضع حزبی در چهارچوب اصول اساسنامه آن می باشد. بعضی از این سخنگویان فرق بین "حکومت فدرال در ایران دموکراتیک" ، "استقلال طلبی" و "حق حاکیمت" را نمیدانند و یا بر اساس فرصت طلبی و طرح های زیرکانه بقول خودشان مطابق با شرایط چهره عوض میکنند و در حقیقت ابتدا طرفدار فدرالیسم میشوند و سپس فدرالیسم را یک سکوی پرش برای استقلال میدانند.

اگر به سوابق این جریانات که استراتژی خط خطی دارند بنگریم می بینیم که در روز اعلام خودمختاری آذربایجان درزمان شوروی سابق ، برای ملت ترک تبریک و تهنیت میفرستند. در حالیکه همه میدانند که "پیشه وری" کسی که موسس فرقه آذربایجان بود ، با حمایت آشکار ارتش شوروی به دستور و پشتیبانی مستقیم " استالین" حکومت خودمختار آذربایجان را تشکیل داد. لابد الان هم به خود حق میدهند که توسط نیروهای آمریکایی "استقلال بلوچستان" را بدست آورند و به مثابه یک حکومت دست نشانده وتحت نفوذ آمریکا ، حافظ منافع آن کشور در منطقه باشند.

میر بلوچ 

۲۲ آگوست ۲۰۱۱ 









۶ نظر:

  1. اگر فارس وجود خارجی ندارد
    خلیج فارس چیست ؟
    آیا این طوایف در دل بلوچستان چگونه زبان مادری خود را که بلوچی است فراموش کرده اند ؟
    چرا زبانی بنام فارسی بر همه اقوام تحمیل میشود و مانع یادگیری و تدریس زبان اقوام میشوند ؟

    پاسخحذف
  2. از بس که واجــه ميربلـوچ در دنيای مجازی مشغول تحليلگـری هستند وجود ملت ستمگـر فارس را هـم رد می کنـد. آقای ميربلوچ آيا واقعا لازم است که راجع به همه چيز تجزيه و تحليل ارائه دهيد؟
    آيا می توانيد تحليلی در باره ترکيب مجلس نروژ و اوضاع سياسی نروژ ارائه دهيد؟

    پاسخحذف
  3. Jallal Kkhalegh, Aghe man jaye rais jomhore Iran bodam be in aghaye daneshmand va baloch noma jayeze midadam.
    Mir e gerami motaghed ast ke dar Iran aslan mellati be nam e fars vojod nadarad, amma zabani be name farsi vojod darad ke zaban e rasmie, kordha, balochha, torkmanha, torkha va arabhast!!!!
    Abdullah

    پاسخحذف
  4. Doste mohtaram agaye mir baloch! Aya shoma tarikhe ghabayeli mesle Jamalzahiha, Hashemzahiha, Kurdha va.... ra ke be onvane baloch hai be farsi sokhan migoyand ra motalee kardeid? va hich midanid ke 2 ghabilee avali, aslan farsi zabane madarieshan bode va az jahaye digare Iran be Balochistan mohajerat karde va be tadrij lahjei in chenini be khod gerefte and? Kurda ham ke zabane madarishan kurdi bode va rafte rafte sharayeteshan be inja tabdil shode ast???
    Banabar in teorie shoma ke migoid farsi zaben mellate baloch ast, az asas mardod va bedone dalil va gomrah konande mibashad. Zira shoma ba in shivee tarikh sazi, mikhahid mardome baloch ra bi rishe jelve dade va mobarezate melli balochistan ra bi hoviat sazid!!!
    Dar Turkmanistan, Keshvarhaye Arabi, Afrighai be mizane ghabele tavajjohi baloch zendegi mikonand va be zabane balochi sohbat mikonand, amma hargez namitavanid begoid ke zabane turkmanha, arabha va afrighaiha balochist!!!

    Movaffagh bashid Amir

    پاسخحذف
  5. صحبتھای میربلوچ صنار ارزش علمی ندارند!!

    آقای میربلوچ شوونیست تر از فارسھای ناسیونالیست کور چشمان خود را بر روی این حقیقت آشکار می بندد کہ ۲۵ تا ۳۰ میلیون فارس در ایران زندگی میکنند و حاکمیت و قدرت را در انحصار دارند و بر بقیہ ملتھا ستم روا میدارند۔ آقای میربلوچ این تعداد از جمعیت فارس را قوم یا ملت خیالی نام می نھد کہ بہ مثابہ یک قوم وجود خارجی ندارد۔ آقای میربلوچ ِکاتولیک تر از پاپ، چنان در فارس و ایران ذوب شدہ است کہ وجدان خود را زیر پا نھادہ و گوی سبقت را از ھر فارس شوونیست در انکار حقیقت ربودہ است۔انکار وجود ملت فارس و خیالی خواندن آن بہ معنای این است کہ ملل بلوچ، کورد، عرب، ترک و ترکمن وجود خارجی ندارند و ساختہ و پرداختہ ذھن این ملل و دشمنان ایران ھستند۔
    مھاجرت فارسھا بہ اقصی نقاط مختلف ایران برای کار و زندگی، ملیت آنھا را ملغی نمیکند۔ چہ مھاجرت بلوچھا از بلوچستان بہ دیگر نقاط ایران، تغییری در ملیت آنھا بوجود نمی آورد و آنھا را بہ ملت خیالی تبدیل نمیکند۔ این یک قاعدہ کلی است و ملت فارس در این مورد مستثنی نیست۔
    آقای میربلوچ با خیالی خواندن ملت فارس، در تلاش است تا با آفتابہ بدست، خون مھرنھادھا ، رویا سارانیھا، کمانگرھا، نداھا۔ ۔ ۔ را از دستان جنایت پیشہ حاکمیت فارس بشوید و دل فارسھای ناسیونالیست کور را بدست آوردہ سرسپردگی خویش را بدانھا بہ اثبات برساند۔
    زمستان میرود ولی روسیاھی برای زغال میماند!!

    پاسخحذف
  6. اگر آن زغال نمی بود زمستان را زنده سپری نمی کردید ، مخصوصا در کنج سوراخ ترس و وحشت ، پس روی سیاه آن به خاطر خودش گر نیک بنگری نبوده بلکه به خاطر نجات و بهروزی دیگران و حتی شمااست و بس.

    پاسخحذف

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید