۱۳۹۰ آبان ۲, دوشنبه

استقلال بلوچستان





موضوعی که خواستیم در موردش چند کلمه ای مختصر و مفید بحث کنیم این است که  استقلال  شعاری است که تمامی جهان خواران آن را ابتدا سر لوحه کار خویش قرار داده و سپس از زیر لوای آن به اهداف خویش روز به روز نزدیک ونزدیک تر می شوند تا عاقبت به استعمار و بندگی ملت ها را وادار کنند امروز همان ندای استقلال وجدائی طلبی را به نحوی در گوش مردم بسیار عزیز و قدر دان بلوچ جای داده ومنادیان غرب در ناز ونعمت نشسته و ندای استقلال را در ماهواره و اینترنت تبلیغات میکنند که شاید از این تبلیغ ها به نان ونوایی برسند اما بد نیست نگاهی به فرهنگ این مردم انداخته و نگاهی هم به موقعیت و جایگاه بلوچستان بیندازیم و فیصله را به دست عزیزان خواننده بدهیم .
بلوچستان  سیستان وبلوچستان یکی از پهناورترین استانهای کشور است  که دارای تمدن بسیار کهن و مردمانی بسیار پر تلاش و با کوشش است که سخت کوشی بلوچ زبان زد خاص وعام است و همواره در دوره های گذشته رژیم ستم شاهی پهلوی مورد ظلم و جور قرار گرفته است ٬پهناوری وسخت کوشی یکی از عوامل است که بلوچستان را به استقلال سوق داده است و محوری برای ایجاد انگیزه در میان بعضی از مردم شده است ٬اگر از لحاظ وسعت و مسافت نگاه کنیم بلوچستان شاید از بسیاری کشورهای که در همجواری ما قرار دارند وسیع تر است شاید از عمان  بحرین مسافتش بیشتر باشد و بهتر است این نکته نیز در نظر گرفته شود که همان کشورهای امروز بنوعی تصنعی به استقلال رسیده اند  و اکنون مستعمره هستند و گردنشان زیر یوغ استعمار شرق و غرب رفته است ٬اری بزرگان ٬اندیشمندان ٬ رهبران سیاسی و مدعیان استقلال بلوچستان  ٬ استقلالی که شما شعارش را می دهید همراه با استثمار و استعمار است می خواهید از زیر لوای صلح ٬این مردم بسیار صاف و ساده را بیرون آورده و با ساز خودتان بنوعی بر رقصانید؟! شاید از این کار سودی برایتان عایل شود .؟!
نتیجه : استقلال بلوچستان تنها استعمار است بندگی و پیروی از غرب و هم پیمانان کفر است نه استقلال وازادی .
بلوچستان مساحتی بسیار و معادنی غنی و مردمان بسیار زحمت کش وموقعیتهای طلائی دارد واین کلام را ما بدیده منت قبول کرده ایم  .اما این نکته را هنوز کشف نکرده ایم که این مردم حسی عجیب نسبت به وطن و ناموس و مذهب دارند وهرگز حاضر نشده اند یکی از این موارد را زیر پا بگذارند تا به مبلغی پول یا مقامی نا چیز برسند و این گفته را در تاریخ به اثبات رسانده اند.
 هنگامی که مردانی همچون چنید خان و خلیل خان و...در مقابل استعمار پیر قد علم کردند و در همان شرایط سخت گرسنگی و تشنگی حتی حاضر نشدند کوچک ترین همکاری علیه این مملکت بکنند ونگذاشتند که این روباه پیر به مناطق دیگر این مملکت دست پیدا کنند ٬ویکی از صاحبان اصلی این مرزوبومند چون از لحاظ تیره نژادی آریای اصیل بحساب می ایند و حس وطن پرستی و ناسیو نالسیتی این قوم بسیار است واز آنجایکه این قوم سر وکار بسیاری با مسائل مذهبی دارند وعموما آدم هائی متدین هستند خیانت به وطن را جرمی بسیار سنگین و گناهی نا بخشودنی می دانند واین فکر را نمی کنند که بلوچستان را جدا کنند بلکه فکرشان برای آبادی بلوچستان است .
اگر این بحث استقلال را بطوری ظریف و لطیف بنگریم بلوچستان به استقلال رسیده است حق تعیین نه تنها در بلوچستان را دارد بلکه حق تعیین در سر نوشت کل کشور را دارد بلکه فرا استقلالی عمل می کند و دخل و تصرفش در یک کشور است استقلال به دنبالش آزادی است که  در بلوچستان وجود دارد٬ استقلال مقدمه ی آبادانی است که سهم وافری بلوچستان در آبادانی خویش و ایران دارد ٬آزادیهای مذهبی ٬سیاسی ٬اجتماعی و فرهنگی  همه و همه را ما داریم و اگر شخصی در گوشه ای از این منطقه بسیار وسیع و پهناور  اشتباهی مرتکب میشود ما دلیل بر این نباید بدانیم که این برخورد دولت است و دولت این مشکل را بوجود آورده است .باید به این نکته توجه شود که بلوچستان استقلال و آزادی را امروز به جهان عرضه میکند. بلوچستان درخت انقلاب را با خون فرزندان همچون محمد امین ها و ابراهیم ها و محمد ها ...آبیاری نمود و امروز نیازی به استقلال و جدایی ندارد .سهم ما بیش از این است که بدین زودی تمام شود . اگر امروز بلوچستان عزیز بعنوان کشوری مستقل اعلام شود یک  کشوری مانند کشورهای آفریقایی به آسیا اضافه می شود .درست معدن داریم نفت داریم طلا داریم ....امااستخراج نشده و بعمل نیامده است و باید دست گدائی بسوی یهود و نصاری دراز شود که خداوند منع نموده است. شاید بگوئیم کشورهای مسلمان کمک می کنند اما باز هم تمنا و تضرع ؟کرامت و شرافت انسانی کجا رفته؟ امروز استقلال ما مساویست با زیر سلطه رفتن استعمار و جادادن به بیگانگان تعامل و هم نشینی با بیگانگان؟
 بهتر انست که استقلال مان را قدر دانی کرده و با افتخار در کشورمان بمانیم که مصلحت و خیر و برکات الهی با مومنان است نه با یهود و نصاری .   
 
نظر دوستان/سعید شهمرادزهی    
ویرایش از عرفان عزیزی
01 آبان 1390 شمسی

۵ نظر:

  1. سلام
    ايا خودت كه اين مطلب را نوشتي ميفهمي جه داري ميگي

    پاسخحذف
  2. دوست عزيز شما خيلي ناشيانه مي خواهي نطر خود را تحميل كنيد ان اقاي محمد ريكي و مير بلوج لااقل هم رزيم شاهنشاهي را هم رزيم اخوندي را محكوم مي كنند به جايي نريسيده اند ولي شما كه از زبان اين رزيم اخوندي سخن مي گوييد و مثل بزرگان اين رزيم خبيس از دروغ گفتن ترسي نداريد

    پاسخحذف
  3. دوست عزيز شما حتما در بلوجستان زندگي نميكنيد و در ايران هم نيستيد و كلا در اين جهان هم نيستيد شما در دنيايي ديگري هستيد و انجا كه شما هستيد يك بلوجستان هم هست كه استقلال دارد و بالا تر از استقلال هم دارد يا در خواب اين مقاله را نوشته ايد
    در اخر فقط متاسفم برات

    پاسخحذف
  4. مانند احمدي نزاد صحبت ميكنيد و شايد خود ايشان هستيد

    پاسخحذف
  5. متاسفانه‌ وقتی انسان نظاره‌گر تفاسیر این سگ پارس زبان دراز در خصوص ملت بلوچ است، از انسان بودنشان به‌ گمان می افتد؛ فاشیت بودن حدی دارد !!! رسانه‌های حکومت فارس نیز در رستای سیاستهای نژاد پرستانه‌ و بدور از وجدان

    پاسخحذف

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید