۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

گزارش ياد بود و بزرگداشت ميرگلخان نصيردر لندن



امروز 11 دسامبر 2011 مجلسى بہ يادبود و بزرگداشت بزرگ مرد تاريخ شعر و ادب بلوچستان يعنى مير گلخان نصير از ساعت 2تا 6 بعد از ظھر در دانشگاہ لندن برگزار گرديد .

بر گزار کنندگان اين مجلس متشکل بودند از:

1- بلوچ ھيومن رايتس کنسول دربريتانيا
2- ``بلوچستان ءِ راجى زرمبش`` يا جنبش ملى بلوچستان
3- ``بلوچستانءِ استمان ءِ  گل`` يا حزب مردم بلوچستان
4- جبہہ متحد بلوچستان ايران جمھورى خواھان فدرال
5- سازمان آزاديبخش بلوچستان
6- صداى بين المللى ناپديد شدہ گان بلوچ
  ريس جلسہ واجہ اکبر بارکزھى ; اديب , شاعرو نويسندہ بلوچ



شروع جسلہ با يک دقيقہ سکوت توسط عبدالصمد بلوچ نمايندہ بلوچ ھيومن رايتس آغاز گرديد و سپس ايشان بہ مختصرى اززندگى نامہ يا بيوگرافى مير گلخان نصير پرداختند. سخنران بعدى از جنبش ملى بلوچستان اسماعيل اميرى بود کہ بہ گوشہ ھايى ازکارھاى ادبى و تاريخى و تٲثيرات آن در آن زمان  برمردم بلوچ و بخصوص بر فاميل و فرزندان مير گلخان ونيز پويايى راہ اين شاعر واديب بزرگ اکنون برجوانان انقلابى بلوچ چيست پرداختند. دکتر نصير دشتى نيز بہ دشوارى  ھاى زندگى ,زحمات و دشوارى ھاى ادبى و کارى مير گلخان نصير در آن زمان ومشکلات سياسى بلوچستان وزبان  وادبيات زبان بلوچى در حال حاضر را نيز اشارہ فرمودند . مھندس جمشيد اميرى از جبہہ متحد بلوچستان نيزبہ تاثيرات بسيار زياد اشعارانقلابى مير گلخان بر جوانان بلوچستان غربى نيز درزمان انقلاب 1970 پرداخت .مھندس شھاب بلوچ  از جنبش ملى بلوچستان بہ کارھا و خدمات ادبى و تاريخى گلخان کہ اکنون نيزبصورت کتابھاى تاريخى از قبيل کتاب تاريخ بلوچستان جلد اول کہ در سال 1952 نوشتہ شد , تاريخ بلوچستان جلد دوم کہ در سال 1957 نوشتہ شد , اولين کتاب شعر گلخان بنام گلبانگ کہ در سال 1951 نوشتہ شدہ و مجموعہ اشعار انقلابى گلخان بنامگرند کہ سال 1971 منتشر شدہ است پرداخت .و نيز اشارہ نمود کہ مير گلخان براى پيشربرد زبان وادبيات بلوچى  ونشر تاريخ  بلوچستان 15 سال از بھترين سالھاى زندگى خود را در زندانھاى مختلف سپرى کرد و نيز در سال 1983 زمانى کہ 69 سالہ بود بہ سرطان شش مبتلا شدہ بود کہ حتى براى  علاج خود ھم بہ اندازہ کافى پول نداشت .
گلخان نصيراولين شاعر انقلابى بلوچ است کہ اشعار او بہ زبانھاى زيادى مترجمہ و منتشر شد است.
گلخان نصيرعلاوہ بر زبان بلوچى بہ زبانھاى انگليسى , فارسى و اردو نيزمطالب زيادى نوشت.
امروز گلخان نصير صداى بلند و معرف رساى شعر و ادبيات بلوچى است .


واہ پہ نصيردردانگيں
چہ درستين جھانءَ دانگيں
گال گؤشتگ انت شاھا نگيں
اير انت بہ تاريخ زانگيں


مختصرى از زندگى وکارھاى مير گلخان


- درتاريخ14 ماہ مى سال  1914ميلادى در نوشکى از بلوچستان شرقى متولد شد.تا کلاس چھارم دراين دہ تحصيل کرد  وبراى ادامہ تحصيل بہ کويٹہ فرستادہ شد پس از اتمام دبيرستان در کويٹہ براى ادامہ تحصيل بيشتر بہ اسلاميک کالج لاھوررفت , در اينجا بود کہ کم کم با مسايل سياسى و جامعہ شناسى وادبيات انقلابى بيشتر آشنا گرديد.
- در سال 1921در ``انجمن اتحاد بلوچان``کہ براى حق و حقوق مردم بلوچ مبارزہ ميکرد بہ فعاليت مشغول شد.
- در سال 1951اولين مجموعہ کتاب شعر او بنام گبانگ بہ چاپ رسيد.
- در سال 1952 جلد اول تاريخ بلوچستان بہ اردو نوشتہ شد.
در سال 157دومين جلد تاريخ بلوچستان بہ اردو نوشتہ شد.
- در سال 1964 داستان دوستين و شرين کہ يک داستان عشقى کلاسيک بلوچى است را نوشت.
- در سال 1969 کتاب کوچ و بلوچ را نوشت.
- در سال 1971 يکى از بزگترين مجموعہ اشعار خود بنام گرند را بہ نشر رساند.
- در سال 1979 کتاب بلوچستان کے سرحدى چاپہ ماررا بہ اردو ترجمہ کرد.
 گلخان نصيردر بين سالھاى 1939تا 1978 بہ مدت 15 سال ازعمر خود را در زندانھاى مخوف جنرالان پاکستان گذراند.


گلخان نصير استورہ اى است کہ ھموارہ ھمراہ با زبان و ادبيات بلوچى بہ پويايى پيش ميرود.
پايندہ باد بلوچستان


جنبش ملى بلوچستان (زرمبش)
11/12/2011

۱ نظر:

  1. حذف وبلاگها ، آب در هاون كوبيدن است !

    حذف بلاگهای « بلوچی ویبتاک » ، « موسیقی بلوچستان » ، « پهره » ، « توار » و ... راه حل نيست !

    كريم بلوچ _ تـَهـل

    تغيير سرعت زمان ، امری محال و ناشدنی است و تلاش برای همراهی با زمان ، امری است هرچند ناممكن و مشكل ، اما تلاشی است در خور ستايش و ستودن . دهها اكتشاف ، صدها پيشرفت ، هزاران تخليق فكری و ... عصاره هر لحظه و هر ثانيه زندگی بشر بر روی كره زمين است و جايگاه ما در اين اكتشاف ها ، اختراعات ،پيشرفت ها و تخليقات فكری در كجاست ؟

    البته بديهی است كه مخاطب من چند دانشمند و فرد رانده از سرزمين و امكانات سرزمين مادری ما نيست ، هدف جامعه و اهرمی كه نماينده آن است و سران حكومتی و سياستگذاران آن است ! و خود بجای اين افراد ميتوانم بگويم ، سهم ما و بهتر بگويم « ايشان » همان « آب در هاون كوبيدن » است .

    سالهاست كه ما مليونها دلار را صرف پخش پارازيت بر روی امواج راديويی مخالفان مينماييم ، سالهاست كه زندانهای ما انباشته از جوانان فعال ، انديشمندان پويشگر و رهروان آرمانها و ايده آل های گروهی و ... است ، سالهاست كه نقش ما و « رای » ما با وجود شورای نگهبان و شورای استصوابی و ... در قانون اساسی و ... به طور « قانونی » دزديده شده است ، سالهاست كه ما را از امواج راديوئی و وسايل صمعی و بصری جهان كه گويای چگونگی تحولات و پيشرفتهای بشری در مقياس ملی و جهانی است ؛ بر حذر داشته اند ، سالهاست كه ما را به پستوهای « فيضيه » های خويش رانده و يا خواهان راندن ما هستند ، سال هاست كه جامعه ما را از نخبگان ، متخصصين و انديشمندان و فعالان اجتماعی خويش گرفته اند ، سالهاست كه جوانان ، ملتها ، زنان ، فعالين جامعه ، شاعران ، هنرمندان ، خردمندان و ... جامعه ما بزير تازيانه تحقير ، استبداد ولايت مداری ضجه ميزنند ، سال هاست كه گورستان های ما ، موزه جوانان كشته شده توسط سفلگان سفيه پرست شده است . سالهاست كه ترور و تحقير گروهی سفله و سفيه بنام فقيه بر سراسر جامعه بيداد ميكند و راه را بر رشد ، ترقی و پيشرفتهای بشری مسدود ساخته است ، سراسر جامعه را آلوده به بحران و با سركوب و توحشی وصف ناپذير ، و كشتار حاكميت غير بشری خود را بر جامعه تحميل نموده اند .

    هر شهر ، هر قريه ، هر خانواده و حتی هر فرد ايرانی اعم از زن و مرد يا پير و جوان ، اين شلاق و تازيانه را بر پشت خود حس نموده و هر روزه احساس ميكنند ملتهای ساكن در جغرافيای ايران همچون ، بلوچ ، كرد ، عرب ،ترك و ...اين شلاق ترور و وحشت را هزاران بار بيشتر از ديگران ، بر پشت خود احساس نموده و مي نمايند . اين امر آنها را چه بسا مقاومتر و دليرتر ساخته و ميسازد . اما اين سفلگان اند كه نمي دانند اين موج ايستايی و مقاومت را تا پيروزی نهايی پايانی نيست . يعقوب مهرنهادها ، عبدالمالك ريگی ها و ... فقط ستارگانی بس كوچك اما پر نور و پر تپش در اين راه بوده و اين راه تا رسيدن به جامعه ای كه نه در قانون آن و نه در حقوق شهروندی آن تبعيضی نباشد ، ادامه خواهد يافت .

    كشتارهای وحشيانه بر سرعت محو رژيم خواهد افزود ، پخش پارازيت بر امواج راديويی مخالفان ، حذف وبلاگها ، سانسور و ... چاره كار نبوده و نيست اينكار فقط گويای خود فريبی مسئولان نظام و آب در هاون كوبيدن اين جماعت سفله و سفيه است كه آن را بنام فقاهت ميخواهند به جامعه بقبولانند .

    مِشك آن است كه ببويد
    نـــــــــه آنكه عطار بگويد!

    حذف وبلاگهای بلوچی و بلوچ ها اين روزها در دستور كار سران سياستگذار ايران است . البته اين حذف فقط مختص بلوچ ها نيست البته در چند روز اخير اخبار حذف اين وبلاگهای بلوچ ها نشانگر سياست های تغيير نا پذير رژيم است 1 - وبلاگ « بلوچی ویبتاک » 2- وبلاگ « موسیقی بلوچستان »،3- وبلاگ « سرباز » 4- وبلاگ « پهره » و ... و قبل از آن نيز بارها و بارها شاهد حذف وبلاگ « تفتان » ؛ « دِزَك نيوز » و ... بوده ايم . اما هميشه اين فعاليتها بنامی ديگر و يا در آدرسی ديگر تداوم داشته و تداوم خواهند داشت . درخت تلخ خودفريبی سفيهان « ايران » هيچگاه به بار نخواهد نشست و از لاله های آگاهی بخش وبلاگ های ما ، بوستان پر طراوت ، هزار گونه و هزار رنگ فكری ما سر سبز تر و شكوفاتر از هميشه ، خواهد شكفت تا زندگی ما شكوفه باران گردد .

    گر چه گلچين نگذارد كه گلی باز شود
    تــــو گلی باش تا كه دلی شاد شود !

    يا :

    جــادوگر انت و ملاّ ، ٹـَگانی رُمب ءِ سَـر

    نـے آدمی ‌ءِ بـودِشت ،مهر ءِ نه راه و دَر

    هـونانی چـوشگ ءَ پـه ، زوراك چو زراگ

    مهلوك اِشاں په هستنت اولاك يا كه هَر

    ***************

    پاسخحذف

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید