۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

حقوق زن : نویسنده : مژگان نارویی



درسیستان بلوچستان بیشترشاهد این بی عدالتی هستیم كه این خود ناشی از عقاید و سنتهای كهنه حاكم بر مردم این استان است كه باز ریشه همه اینها بیسوادی است مردسالاری از دیر باز در این استان بر زنان حاكم بوده و مردان همیشه به زنان به عنوان یك وسیله و شاید برده مینگریستند نه به عنوان یك انسان هم نوع و شریك زندگی !

سهم ما از زندگی این نیست! ما هم آدمیم! ما هم حق داریم! ما هم به اندازه دیگران از زندگی سهم داریم!





چرا بقیه فكر می كنند ما مظلومیم. چرا باید نسبت به حق و حقوقمان بی اطلاع باشیم و مورد اجحاف و تبعیض و نا برابری قرار داشته باشیم تفاوت بین مرد و زن كاملا طبیعی بوده و این دلیلی بر برتری یكی بر دیگری نیست واین تنها یك تناسب است ولی با این حال هیچكس این تناسب را نپذیرفته چرا بعضی ها انسانییت را مبنا قرار نمیدهند و جنیسیت این قدر برایشان مهم است!؟
این همه كوته فكری و تحقیرو تبعیض نسبت به زن باعث شده كه همه به عنوان یك موجود ناتوان و حقیر به او بنگرند و زن همیشه در محرومیت به سربرد و همیشه مظلوم واقع شود و حقش به خاطر جهالت دیگران زیر پا له شود.
زنان از همان ابتدای تاریخ بشر به علت روحیات لطیف ونداشتن توانائی های جسمی مثل مردان كمتر مورد توجه قرار میگرفتند و حتی در یك دوره به خاطر جنسیتشان زنده به گور میشدند. با اینكه قرنها ازآن دوران میگذرد و ما در عصر پیشرفت و تكنولوژی به سر میبریم بازهم سایه شوم این تبعیض و تفاوت در بیشتر نقاط دنیا گسترده است به خصوص در كشورهای جهان سوم (ایران).
درسیستان بلوچستان بیشترشاهد این بی عدالتی هستیم كه این خود ناشی از عقاید و سنتهای كهنه حاكم بر مردم این استان است كه باز ریشه همه اینها بیسوادی است مردسالاری از دیر باز در این استان بر زنان حاكم بوده و مردان همیشه به زنان به عنوان یك وسیله و شاید برده مینگریستند نه به عنوان یك انسان هم نوع و شریك زندگی !
رسم و رسوم غلط و تعصبات خشك و بیجا و ندادن حق انتخاب به دختران و ازدواجهای تحمیلی و جلوگیری از ادامه تحصیل دختران و جلوگیری از پیشرفت آنان در زمینه های مختلف دركل، همه این مشكلات ناشی ازنا آگاهی و بیسوادی است كه مانع پیشرفت جامعه ما بوده و هست.
انتخاب همسر حق طبیعی زن و مرد است ولی متاسفانه دربیشتر نقاط این استان این پدر و برادر دختر هستند كه برای اوهمسرانتخاب میكنند بدون اینكه او را آدم حساب كنند و با او مشورت كنند و به خواسته و نظر او اهمییت بدهند. ما شاهد ازدواجهای تحمیلی زیادی در سنین كم بوده ایم كه دختران 13/14 ساله را، كه واقعا در این سن باید درس بخوانند و استعدادهای خودراشكوفا كنند، به عقد پیرمردهای 60 /70 ساله به عنوان زن سوم و چهارم در آورده اند. ملاك برای خانواده این دختران فقط پول و ثروت و شهرت بوده است.
مواردی از رسم و رسوم غلط دیگر در رابطه با ازدواج در بلوچستان ناف بریدن نوزادان دختر و پسر هنگام تولد است كه خانواده ها بنا به خواست و آرزوی خودشان آن دو نوزاد را به نام هم میكنند (با همدیگر نامزد میکنند). بدون اینكه واقع بینانه و روشن فكر كنند و اجازه بدهند كه فردا که خودشان بزرگ شدند حق انتخاب همسر را خودشان داشته باشند.
دیگر موارد از حقوق ضایع شده زنان عدم ادامه تحصیل آنهاست در بلوچستان چه بسیار دخترانی با استعدادهای فوق العاده هستند كه به خاطر تعصبات خشك و بیجای خانواده از تحصیل و پیشرفت محروم میشوند و بهترین سرمایه ها و استعدادها را در چهاردیواری و كنج خانه تلف میكنند و تمام خواسته های دختران را در وجودشان سركوب می كنند چرا باید در خانواده ها و در اجتماع اینقدر تبعیض و تفاوت باشد؟ چرا جنسیت مرد بر زن اینقدر برتری داشته باشد؟ چرا زنان باید به خاطر دیگران ازآنچه را كه دوست دارند و واقعا حقشان است محروم باشند؟ چرا دراستان ما زنان باید به عنوان عروسك و بازیچه در دستان مرد اسیر باشند و بنا به خواست ومیل مردان نفس بكشند و زندگی كنند؟ چرا ؟ چرا؟
چرا اینقدر جنسیت مهم است كه مردی به خاطر اینكه همسرش 3 بار پشت سر هم دختر به دنیا آورده او را به عنوان دخترزا بودنش طلاق دهد و زن دیگری را اختیار کند!؟
آیا این اوج بی عدالتی نیست؟ چرا ما زنان درسرزمین آبا و اجدادی مان ، ، حق هیچ گونه پیشرفت را نداشته باشیم ؟ چرا در اجتماع نتوانیم حرف خودمان را بزنیم و از حق خودمان دفاع كنیم ؟ چرا مردم این قدر با عقاید و سنت های كهنه و غلط رشد كرده اند بطوریكه خود زنان هم خودشان را باور ندارند؟ چرا یك زن بعد از تولد دختر نوزادش با ناراحتی بگوید 9 ماه سختی کشیدم آخرش هم دخترشد!؟
چرا باید طرز تفكر اینقدر پایین باشد و تلقین و اثر پذیری منفی اینقدر بالا؟
چرا خود را از گرد و غبار این جهالت نمیتكانیم؟ چرا با این افكار و عقاید كهنه مبارزه نمیكنیم؟ چرا میگذاریم دیگران سوء استفاده كنند؟ چرا می گزاریم فرصت ها از دست بروند چرا می گزاریم دیگران جای مارا بگیرند و چرا نتوانیم رئیس و معاون این و آن مدرسه، اداره و سازمان موسسه و شركت بشویم ؟ وچرا بعضی در كنج خانه ها فقط شوهرداری و بچه داری كنند؟ چرا؟ آیا واقعا فكر میكنید كه زن فقط برای انجام وظایف خانه خلق شده؟
اگر شما واقعا خواهان کشور و استان مدرن و پیشرفته و آزاد هستید پس آزاد فكر كنید. به زنان و دختران خود اجازه تحصیل بدهید تا همه با هم، مرد و زن، در کنار هم برای آزادی و آبادانی بلوچستان مبارزه کنیم. مطمئن باشید که با کنار گذاشتن نیمی از جمعیت یعنی زنان از صحنه نه توسعه به دست می آید و نه آبادانی میسر است


ه نام خداوند مهربان


زن این فرشته ی سعادت که تبسمش رنگ ظلمت زندگانی را زدوده ، شادی ها و زیبایی های زندگی را روح بخشیده و پرتوش حیات انسانی را روشن ساخته است اگر تیرگی اعصار و قرون زندگی اش را تیره و تار نموده است ،نمی شود که کوچکش شمرد و یا به فراموشی اش سپرد!
امروز روز جهانی مبارزه علیه ستم جنسی روز ایستادگی در برابر کسانی که با تکیه بر بعضی باورهای غلط حفاظ مستحکمی برای حاکمیت مرد سالاری بنا کرده اند و روز مبارزه برای دستیابی به حقوق عادلانه است گرچه در همین راستا تلاشهایی از سوی فعالان حقوق بشر انجام گرفته و اعلامیه جهانی حقوق بشر با این عنوان که تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت وحقوق با هم برابرند در واقع تساوی زن ومرد را در برخورداری از حقوق وحیثیت یکسان به رسمییت شناخته است اما هنوز هم در بیشتر نقاط دنیا زنان طعم تلخ تبعیض جنسیتی را در فضاهای عمومی تجربه می کنند .خودسوزی وخودکشی زنان ،فرار از خانه فحشا،فساد و... شکلی از فرایندهائی هستند که سر آغازآن مرد سالاری وتبعیض ونابرابری بوده است امروز آمار زنانی که از تحمل درد و رنج و خشونت و آزارهای جنسی خود و کودکانشان به کام مرگ فرستاده شده اند افزایش یافته آمار دخترانی که به لحاظ آزارهای خانواده سنتی فقر.عدم آموزش .بی کاری .نبود امکانات کافی برای جوانان و اعتیاد پدر و آرزوی زندگی بهتر ویا زیستن بدون غم وترس به اشتباه به خیابانها پناه برده اند افزایش یافته آمار تعداد زنان مجرم دو برابر گشته پدیده ی حراج دختران وتجارت زنان به کشورهای مجاور از طریق مناطق مرزی گسترش یافته است وشمار زنانی که با فروش پیکرشان به دنبال آرزوهایشان سرگردان شده اند وهمچنین زنان سرپرست خانواری که برای سیر کردن شکم فرزندانشان به تحمل رنج ها ومصیبت ها ونیازهای حیوانی انواع واقسام مردان ناشناس تن داده اند افزون گشته رنج این زنان فریاد خاموش شرف انسانی است امروز در حقیقت روز مبارزه برای رفع این ستم ها و صدای رسای این فریادهاست اگر اصلاح این ناهنجاریها در جامعه جدی گرفته نشود توسعه فرهنگی اقتصادی علمی اجتماعی تحقق نخواهد یافت وایجاد فضائی امن و فارغ از دغدغه امکان پذیر نخواهد گشت تقسیم نا عادلانه ی ثروت های اجتماعی وعدم دسترسی زنان به منابع قدرت وثروت فقر را به دنبال دارد ودر واقع اولین قربانیان فقر همین زنان و کودکان معصوم هستند .یکی از بزرگترین و مهم ترین بی عدالتی های موجود در جوامع انسانی نابرابری نا عادلانه بین زنان ومردان و به عبارتی تبعیض جنسیتی است که در جامعه ما به خاطر برخی عوامل خصوصا وجود سنت دیرینه مرد سالاری این نا برابری به شکل مضاعفی سر بر آورده است .وجود تفاوت هایی که در ساختار طبیعی خلقت زن ومرد وجود دارد دلیل سلطه ورزی یک جنس بر جنس دیگر ویا برتری یکی بر دیگری نمی باشد
و این فقط یک تناسب است و باید آن را پذیرفت برابری زن و مرد در تمامی عرصه های زندگی وجامعه امر طبیعی و به حق است و نمی توان به آن خدشه ای وارد دانست بر اساس این طرز تفکر نباید مقرراتی وضع و احکامی مقرر و اجرا گردد که نشان دهنده ی نوعی امتیاز ویا برتری نگری مرد نسبت به زن باشد در این جا باید یادآور شد که تنها برابر شدن زنان با مردان در جامعه نقطه ی پایان و مطلوب نیست هنوز هزاران مشکل و معضل دیگر گریبانگیر زنان جامعه ماست به طور مثال همان طور که یک مرد کارگر روز مزد مورد تبعیض و بی عدالتی در سیستم سرمایه سالار قرار می گیرد یک زن کارگر در همان وضعیت به مراتب بیشتر دچار بی عدالتی می شود و فقط به این خاطر که زن هست و به خاطر جنسیتش اندک مزدی را که کارگر مرد می گیرد زن خیلی کمتر از آن را دریافت می کند ویا همچنین یک زن و دختر اقلییت قومی که در چارچوب کهنه و پوسیده ی سنتی اسیر است به مراتب شرایط، وضعیتش نسبت به زنان دیگر جامعه اسفناک تر است البته بعضی از زنان علاوه بر هویت زنانه ی خویش واجد هویت های متکثر دیگری هم می باشند به عنوان مثال زن بلوچ، زن کرد، زن ترکمن روستایی و زن کارگر و... این زنان علاوه براینکه به خاطر زن بودنشان مورد ظلم و ستم قرار میگیرند در هر کدام از این شرایط بخشی
از حقوقشان نادیده گرفته می شود و چندین برابر بیشتر از زنان دیگر مورد ظلم و تبعیض و بی عدالتی قرار می گیرند این موضوع به معنای نفی خواست های دیگر زنان نمی باشد بلکه تاکیدی است بر توجه بیشتر به همه ی اقشار جامعه
یعنی به همان اندازه که زنان سیاسی برای رسیدن به پست های مهم مثل ریاست جمهوری تلاش می کنند و خواسته شان به حق و طبیعی است و باید مورد توجه قرار بگیرد خواست یک زن روستایی و یا حاشیه نشین هم که می خواهد از حداقل بهداشت و حق زندگی سالم بر خوردار باشد باید در کانون توجه مسئولین قرار بگیرد
همه ی ما زنان خواسته هایی داریم می خواهیم جایگاه اجتماعی مان را حق انتخاب همسر ،حق تحصیل وشغل مان را و خلاصه نوع زندگی مان را با آگاهی و اختیار خود بر گزینیم . نمی خواهیم به صرف زن بودن اجبارهای گوناگون بر زندگی مان سایه افکند و به ما تحمیل شود نمی خواهیم چون زن هستیم از حق و حقوق کمتری بر خوردار باشیم نمی خواهیم با ما چون بردگان رفتار شود نمی خواهیم چون زورمان کم تراست مورد خشونت و تحقیر قرار بگیریم
بلکه می خواهیم در ذهن و زبان و زندگی روز مره (انسان)را جای گزین زن و مرد کنیم فقط به این دلیل ساده که انسانیم
در یک کلام می خواهیم نظامی را که عده ای در آن فرو دست و عده ای در آن فرا دست هستند حداقل به عقب نشینی و اداریم
این ها به علاوه ی هزاران آرزوی دیگر خواسته های ما هستند خواسته هایی که نه تنها با تغییر قوانین بلکه با ایجاد تحول در
نگرش ها ،رفتارها،عادت ها و سنت های کهنه قابل تحقق است .
همان طور که گفته شد یکی از عوامل مهم در نقش کم رنگ زنان ،فرهنگ مرد سالار مسلط بر جامعه است اما نباید فراموش کرد که عدم خودباوری ،کم کاری و بی توجهی خود زنان به این امور مزید بر علت است که بیشتر به این ذهنیت اشتباه بر می گردد که مسئله زنان را جدا از جامعه می بینند و حل شدن آن را جداگانه امکان پذیر تصور می کنند در حالیکه مسئله زنان مربوط و متصل به کل جامعه است و نمی توان آنرا جدا از دیگر مسائل جامعه فرض کرد پس حضور ومشارکت و جنبش ما زنان امری بسیار ضروری است و در واقع راه طولانی و سختی را در پیش دارد و باید شرایط نا مطلوب جامعه را که در آن عده ای اندک برای حفظ منافع خودشان با تضعییع حقوق انسان ها خصوصاٌ زنان به وجود آورده اند را تغییر دهند در این راه لازم است زنان افق دید خود را گسترده تر سازند و به خود باوری برسند و مسئله زنان را در کل جامعه تعریف کنند و با نفی دو گانه ی کاذب مرد سالار- زن سالار ، انسان سالاری را در جامعه و بلکه در تمام دنیا بر قرار سازند 
 استمان 


۱ نظر:

  1. http://artenoos.wordpress.com/2011/12/09/%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA%D9%90-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DB%8C/?preview=true&۱۹ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۴:۵۶

    این قصه نیست که بخوانی، واقعیتِ زندگی یک زن ایرانی است / الهه صدری
    http://artenoos.wordpress.com/2011/12/09/%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA%D9%90-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%DB%8C/?preview=true&

    پاسخحذف

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید