۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبه

ميربلوچ، کاسه داغترازآش!





 با نگاهی به وبلاگ ميربلوچ، درمی يابيم که وی عزم جزم کرده است تا برعليه تمامی نيروهای مبارزوملی بلوچ درهرتشکل وسازمانی که باشند، به سمپاشی بپردازد و بهرطريق ممکن حيثيتشان را لکه دارسازد. ازاين اقدامات چه هدفی را دنبال ميکند، برايم نا مشخص است

. وی رحيم زردکوهی را دست بوس ومزدورصدام حسين معرفی ميکند وبه وی بعنوان يک استقلال طلب ميتازد. ميربلوچ هرکسی را که جهت استقلال وآزادی سرزمين مادری خويش مبارزه نمايد را همانند سردمداران رژيم آخوندی، مزدوربيگانه معرفی ميکند تا بدينوسيله توجيهی به اصطلاح منطقی جهت حذفشان وجود داشته باشد. دوست عزيز، چشمانت را بازکن واوضاع پيرامونت را بدون تعصب وتنگ نظری بنگر. رويای ايران بزرگ را به فارسهای شوونيست واگذارکن ودرياب که درطی سالهای اخيردهها کشورجديد به عضويت سازمان ملل متحد درآمده اند. ايرانيها بخوان فارسها، دگم ترين آدمهای روی زمين هستند، البته شما منکروجود ملتی بنام فارس درايران هستيد واين مشکل شماست.

ميرصاحب، هيچ بلوچی وحتی هيچ سازمان وياحزبی مدعی نمايندگی ملت بلوچ نشده ونخواهد شد. درمطالب ونوشته ها، هرکس نظرشخصی وسازمانی خويش را بيان ميدارد وازآن دفاع ميکند. همانطورکه هيچ استقلال طلبی نماينده قاطع مردم بلوچ نيست، شما نيزحق نداريد ازسوی اکثريت جامعه بلوچستان، برعليه استقلال طلبی نسخه پيچی کنيد. مولوی عبدالحميد نيزشخصيت محترمی است وجهت کسب حقوق ملی ومذهبی ملت بلوچ مبارزه ميکند واينکه آينده چه خواهد شد؟ را به تاريخ محول ميکنيم.

شما شايد جزوکسانی باشيد که ازتاريخ نمی آموزند. درانقلاب سال ۱۳۵۷ درزاهدان شعار"الله اکبر، خمينی رهبر" سرميدادی وهم اينک "ياحسين، ميرحسين". برايت فرقی نميکند، هدفت حفظ حاکميت ايران است وبس. ايرانی که توسط يک ملت ويک مذهب اداره شده وخواهد شد.

چنين وانمود ميکنی که به نظرات مولوی عبدالحميد احترام ميگذاری. مولوی عبدالحميد بيش از۳۰ سال است که تلاش ميکند تا همان اختيارات مذهبی قبلی بلوچها را که پيش ازانقلاب ۵۷ داشته اند، را حفظ نمايد(نه اينکه امتيازجديدی کسب کند.)، اما موفق نگشته است وصحنه روز به روز بروی ونزديکانش تنگترميشود. ازصدورمجوزجهت بنای مسجدی درتهران خبری که نشد هيچ، به سنی های ساکن تهران اجازه نميدهند تا درخانه های خود نمازبخوانند. معضل مسجد درتهران بحث جديدی نيست که با روی کارآمدن خمينی وهمدستانش پيش آمده باشد. دردوره پهلوی نيزشرايط برهمين منوال بوده است واگرمجاهدين خلق هم زمام اموررا دردست بکيرند ويا اينکه کمونيستها حکمروای ايران گردند، وضع برهمين منوال خواهد بود وايران به بهشت برين اهل سنت وبلوچها تبديل نخواهد شد.

ما ميخواهيم درچارچوبی زندگی کنيم که درآن هيچکس برديگری به لحاظ رنگ پوست، نژاد، مذهب، زبان وفرهنگ و... ارجحيت نداشته باشد. درقانون اساسی اش نوشته نشود که بلوچ بدليل مذهبش نتواند وزير، نخست وزير، رئيس جمهورو.. شود. ما خواهان آنيم تا برامورخويش خود حکميت داشته باشيم وبرده وارمجری احکام تهران نباشيم. ما انتظارداريم تا بلوچ بتواند آزادانه درپايتخت تردد کند ومورد تحقيروتمسخرقرارنگيرد وبعنوان "سگ عمری" لعن ونفرين نشود. ما ميخواهيم تا تسلط کامل براداره معادن ومنابع زيرزمينيمان داشته باشيم و....

آيا شما چنين اوضاعی را ضمانت ميکنيد؟ يقيناً نه، درغيرآن حداقل خود ميربلوچ الان درتهران برپست وزارتی تکيه زده بود وبا چنين مسائلی دست وپنجه نرم نميکرد! دولتها وسازمانها عمتاً جهت اجرای اقدامات عملی خود، برنامه های ۵ ساله تدوين ميکنند وبه مورد اجرا ميگذارند وسپس نتايج کارخويش را مورد بررسی وتجزيه وتحليل قرارميدهند تا دريابند که آيا راهی درست پيموده اند يا خير. ما پروژه ۳۲ ساله ای راپس ازسقوط شاه پشت سرگذاشته ايم که حاصلی بجز پسماندگی وآواگی ،قتل وکشتار ،اعدام وزندان و... برايمان بهمراه نداشته است.

جناب ميربلوچ شايد اين پروسه را کوتاه می پندارند. درآنصورت دوران پهلوی را نيزبه آن می افزائيم که نزديک به يک قرن خواهد بود. ۱۰۰ سال درعصرجديد دوران کوتاهی نيست وملتهايی را مشاهده ميکنيم که طی نيم قرن به پيرفتهای والائی رسيده اند، اما ملت بلوچ جهت کسب ابتدائی ترين نيازهای انسانی خويش مبارزه ميکند.

برميربلوچها زيبنده نيست تا هم وغم خويش را برمبارزه برعليه بلوچهائی بگذارند که خواهان کسب حاکميت ملی واستقلال بلوچستان هستند. اين حق انسانهاست که افکارخويش را داشته باشند ودرشرائط مساعد، آنرا به رای همگانی بگذارند واين عامه مردم هستند که آنرا ميپذيرند يا نه.

وانگهی شما نبايد کاسه داغ ترازآش باشيد وناآگاهانه به چماقداران کسانی تبديل شويد که ماهيتاً دشمن خودتان هستند. بگذاريد کسانی برعليه نيروهای ملی بلوچ دست به تبليغات سوء بزنند که حداقل به برکت ايرانی بودن خود دردهه های گذشته پست و مقامی داشته اند وبه نان ونوائی رسيده اند.

2011-09-14

کريم ب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید