۱۳۹۱ مهر ۲۵, سه‌شنبه

احمد قابل دچار مرگ مغزی شد


احمد قابل پژوهشگر دگر اندیش دینی سه شنبه 16-10-2012 در بیمارستان قائم مشهد دچار مرگ مغزی شد. 
احمد قابل از روز دوشنبه در پی عارضه تنفسی در بیمارستان بستری شد و پس از آن به کما فرو رفته بود. 
به گفته یک منبع مطلع به "العربیه.نت" حال جسمی احمد قابل بعد از ظهر سه شنبه وخیم شد که پزشکان با شوک و دستگاه های بیمارستانی توانستند حیات را به صورت موقت به بدن او باز گردانند اما به محض جدا کردن دستگاه ها از بدن، ادامه حیات او ممکن نخواهد بود. قرار است شامگاه این دستگاه ها از بدن احمد قابل جدا شود. 

احمد قابل سال گذشته به دنبال تشخیص تومور مغزی از زندان به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.
او اوایل تیرماه سال جاری هم برای درآوردن ترکشی که از دوران جنگ ایران و عراق در بدن او بود، جراحی شد.
احمد قابل از شاگردان آیت‌الله حسینعلی منتظری است که چند بار بازداشت و زندانی شد. او آخرین بار آذرماه سال 1388 هنگامی که برای شرکت در مراسم تشییع جنازه آیت‌الله منتظری از مشهد به قم می‌رفت، بازداشت شد.
احمد قابل تاکنون چند نامه به آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی نوشته و در آنها از او انتقاد کرده است. 
احمد قابل در سال 1380 بازداشت و پس از تحمل 125 روز زندان انفرادی در اوین، به قید وثیقه آزاد شده بود. اتهامات او در آن زمان اقدام علیه امنیت ملی، اهانت به رهبر جمهوري اسلامي و تبلیغ علیه نظام عنوان شده بود.

۲ نظر:

  1. سراوان؛ شهری که ثروت بهتر از علم است
    با آغاز سال تحصیلی جدید در سیستان و بلوچستان کمتر نقطه‌ای از این استان پهناور است که از کمبودهای آموزش و پرورش گله‌مند نباشند. گویا این مشکل و معضل به مریضی فراگیر تبدیل شده است. کمبودهای آموزگار، کتاب، فضای آموزش، سرویس مدارس، مدارس شبانه روزی و سایر امکانات آموزشی از جمله کمبودهایی است که می‌توان از آن نام برد.
    شهرستان سراوان نیز از جمله شهرهای این استان پهناور است که از این مریضی در امان نمانده است، اما در عجبم که در شهرستان سراوان که یکی از شهرهای پیشرو در تعداد تحصیلکردگان بومی؛ چرا هنوز سکاندار مدیریت آموزش و پرورش آن به عهده‌ی یک غیربومی است. گرچه تمام ایران سرای من است، اما بخش آموزش و پرورش می‌طلبد تا یک فرد دلسوز و بومی اهل سراوان بر این مسند تکیه زند.
    مردم سراوان از نماینده شان در مجلس شورای اسلامی انتظار دارند تا این بخش را بیشتر مورد عنایت قرار دهند چرا که شالوده و اساس توسعه و پیشرفت هر شهری آموزش و تربیت نیروهای متخصص و بومی همان شهر می‌باشد.
    اما قصه‌ی مشکلات آموزش و پرورش شهرستان سراوان خیلی مشابه به سایر شهرهای استان است، به طوری که آموزگاران خانم کمبود نیرو را در مدارس پسرانه پوشش می‌دهند و برای برطرف نمودن نیرو از نیروهای خدماتی هم بهره برداری می‌شود، گرچه استفاده از نیروهای خدماتی باعث افت تحصیلی دانش آموزان می‌شود اما خوب این عزیزان حق آب و گل دارند. افراد تحصیل کرده و جویای کار، کاری پردرآمدتر گیرشان آمده، کاری که یادآور انشای زمان مدرسه‌شان است «علم بهتر است یا ثروت» خوب به اعتقاد آنان ثروت بهتر است و اکنون تعداد زیادی از آنان به امر گازوییل کشی (قاچاق سوخت) در مرز پاکستان مشغول هستند.
    بازنشر تفتان ایران از حق‌گو بلوچ

    پاسخحذف
  2. کدخدا نظرمحمد اولین کسی بود که بعد از انقلاب و پس از شهادت سروان مهربان در مسیر جاده قصرقند به نیکشهر بدون اینکه در این عملیات فوق چریکی دست داشته باشد، خودش را مظنون اعلام کرد و حتی بدون این که تحت تعقیب مراجع امنیتی و قضایی باشد از ایران گریخت و از طریق مند وارد پاکستان شد.
    ابتدا در محله کلاکوت کراچی ساکن شد و بعدها به قول خودش اینجا برای من نا امن است به منطقه ملیر رفت. ایشان از بدو ورود به پاکستان خودش را عضو زرمبش بلوچستان می دانست و مثل خیلی‌ها به اردوگاه سازمان ملل و به قول کدخدا کمپ اقوام متحده (یو ان) رفت تا از یک کشور اروپایی؛ پناهندگی بگیرد، اما تسلط وی فقط به زبان بلوچی بود و مامورین یو ان بعد از گذشت ۳۳ سال متوجه حرف‌هایش نمی شوند و ایشان همچنان در ملیر پاکستان به فروش زیتون، موز و سایر محصولات گرمسیری مشغول می باشد و از ملیر محصولاتی را به لی مارکیت واقع در لیاری کراچی می برد و از این طریق ارتزاق می کند. البته به صورت سرگرمی و تفریحی روزی چند دم ” تریاک ” و حبی “شیره” و دپی گوتکا هم مصرف می کند.
    وی با کهولت سنی که دارد اما خیلی به روز و آپدیت می باشد به طوری که حتی از ترور بی نظیر بوتو در پاکستان بی خبر است و می گوید در انتخابات آینده‌ی پاکستان به بی نظیر بوتو رییس حزب مردم و یا پیپل پاتی رای خواهم داد چرا که هنوز ترانه ” عابده خانم ” به نام ” دلاتیر بجن تهی دشمن تن جیه جیه بوتو بی نظیر” هنوز از ضبط سانیو چوبی گوش می کنم.
    کدخدا نظر محمد در خصوص سایر اعضای اپوزیسیون بلوچ (جنبش بلوچستان) می گوید: همه آنان افرادی هم سن وسال من هستند و بارها به آنها فون (تلفن) زدم و می گویم من که از قافله‌ی شما عقب مانده‌ام و شما این همه در آمد از این و آن دارید چرا برای من دلاری، پوندی و یا یورویی نمی فرستید ولی آنان می گویند کسی به ما پولی نمی دهد در آمدمان از ظرفشویی در رستورانها و سایر کارهای خدماتی است که حتی کفاف زندگی خودمان را نمیکند و شما تازه اونجا خوش به حالت است و تریاکی وشیره ای گیرت میاد دراینجا از این چیزها خبری نیست .
    کدخدا در ادامه گفت :پسرم که اکنون در ایران است چند روز پیش به من زنگ و گفت : بابا این دوستان شما همین زرمبش بلوچستان که در اروپا هستند خیلی آدمای نامردی هستند آنها با آمریکا و صهیونیست هم دست هستند و به اینها می گویند به ایران حمله کننداینها حتی یادشان رفته که بااین کارها هموطنان خودشان نیز کشته می شوند .آنها آمریکا را به تحریم علیه ایران تشویق می کنند و نمی دانندبا این کارها جنس در ایران گران می شود ، بابا همین ماه مبارک رمضان مرغ کیلویی ۹ هزارتومان شد، من بهش گفتم پسرجان شما مرغ از دشتیاری می آوردید مگه دشتیاری کروس و نیکینک ندارد .
    کدخدا اضافه کرد : تازه پسرم به من گفت : بابا الان دولت ایران به تمام مردم ماهی ۴۵ هزارو ۵۰۰ تومان یارانه نقدی می دهد شما هم شناسنامه (سجل) خودرا بفرست تا یارانه های شمارابگیریم وبرات ماهانه بفرستیم که من همین کاررا کردم والان پسرم هر ماه یارانه های مرا از طریق صرافی حاجی صدیق نوبندیانی می فرستدکه من به بچه های زرمبش در کشور سوئد ولندن فون (تلفن) کردم آنها نیز همین کاررا کردند و شکرگذار من و دولت ایران هستند .
    وی می گوید:من از بعضی از کارهای زرمبش(جنبش)خنده ام می گیرد آنها فکر می کنند نه تنها مردم بلوچستان ،بلکه تمام ایرانیان ازاونها حرف شنوی دارند ،مثلادرانتخابات ازآنان می خواهند درانتخابات شرکت نکنند اما همیشه دماغ سوخته می شوند ومردم شرکت می کنند البته شرکت مردم نوعی بی اعتمادی وعدم محبوبیت این جنبش است چرا که مردم می دانند آنان با کسان واحزابی دست به یکی کرده اند که خیرخواه مردم ایران نیستند.
    کدخدا نظرمحمد در پایان خاطر نشان ساخت : من از تمام اعضای زرمبش بلوچ که در کشورهای مختلف هستند می خواهم دست از کینه توزی و تک روی بردارند و به جای اینکه در دامن دشمن و علیه کشورشان باشند یک مقدار مغزهای فرسوده خود را شستشو دهند و چشمانشان را بشویند و یک جور دیگری نگاه کنند ، چرا که عزت وسرفرازی ایران عزت و سرفرازی همه ملت ایران است و از آنان می خواهم زود از کوره در نروند وانتقاد پذیر باشند.

    پاسخحذف

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید