8 آبان ، روزی که بلوچستان گریست ، بلوچستان بار دیگر در سوگ فرزندی دیگر نشست و این بار مسعود هاشم زهی چهره در نقاب خاک کشید و ملتی را بدست غم سپرد و امروز سالها از آن هجران می گذرد اما تفتان هنوز میگرید گویی هنوز داغ فرزند قهرمانش بر دلش کهنه نشده و هنوز به رفتن مسعود خو نگرفته …
تفتان میگرید چون قهرمانی دیگر نیامد که آرامش کند ، تفتان میگرید چون دوباره مسعودی نیامد تا زخم های بلوچستان را که هر روز نمک پاشیده میشوند تیمار کند
آری تفتان میگریداما خاموش نگشته
مسعود رفت اما امید نرفته ، او امید را در جای جای این خاک کاشت و نشانمان داد که میتوان ازاده بود .
Poria Hashemzahi
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرتان در مورد این مطلب بنویسید