۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

از مصر با دستان تهی اما سخنان شیرین‌تر از قند


دیدار علی‌اکبر صالحی با محمد مرسی در سفر به مصر

همزمان با حضور علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجه ایران در قاهره، معاون رئیس‌جمهور مصر در برگزاری بزرگ‌ترین کنگره‌ای شرکت جست که تاکنون برای پشتیبانی از فعالیت‌های سیاسی قوم‌گرا در ایران برگزار شده است.همایش قاهره با عنوان "یاری مردم عرب احواز (اهواز)" یعنی مناطق عرب‌نشین استان خوزستان ایران برگزار شد.اما از آنجا که تاکنون هیچ همه‌پرسی یا نظرسنجی فراگیری میان ایرانیان عرب ساکن این استان انجام نگرفته است تا ملاکی در مورد خواسته‌های آنان به دست دهد و همچنین مشخص نیست که فعالان عرب ایرانی که در برپایی این کنگره نقش داشته یا در آن شرکت جسته‌اند تا چه اندازه نماینده عرب‌های ایران و بیانگر خواسته‌های آنان باشند، این نشست را صرفا می‌توان در چارچوب پشتیبانی از خواسته‌هایی ارزیابی کرد که همین افراد و گروه‌های عرب ایرانی که در کنگره حضور یافتند یا به تایید آن برخاستند، مطرح می‌کنند.

خواسته‌های مطرح شده در کنگره و مواضعی که در آن گرفته شده، مخالف سیاست‌های دولت ایران است و افراد و گروه‌های ایرانی شرکت‌کننده در آن نیز یا تحت پیگرد دستگاه قضائی و امنیتی ایران هستند یا از دید دولت ایران، مخالفان امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور به شمار می‌روند.
اما با اینکه معاون رئیس‌جمهور مصر که مقامی رسمی است، از برپاکنندگان کنگره بود، با وجود گذشت چهار روز، دولت ایران هیچ موضع‌گیری رسمی در برابر این همایش نکرده و هیچ گزارشی نیز مخابره نشده است که حاکی از آن باشد که آقای صالحی چه در هنگام حضور در مصر و چه پس از آن، اعتراضی به برگزاری کنگره‌ای کرده باشد که آشکارا علیه سیاست‌های دولتی بوده که وی مدیر و مجری سیاست خارجی آن است.

سرزنش‌های شیخ الازهر

دیدار علی اکبر صالحی با شیخ احمد طیب، امام الازهر و بلندپایه‌ترین مقام دینی در مصر نیز چندان تناسبی با اشتیاقی که او برای این دیدار نشان داد، نداشت.
بخش عمده این ملاقات به انتقادهای شیخ احمد طیب از سیاست‌های دولت ایران در کشورهای عربی و همچنین آنچه وی نقض حقوق اقلیت سنی‌مذهب در ایران خواند، گذشت.

براساس گزارش‌ها، شیخ احمد طیب لحن چندان ملایم و دیپلماتیکی نسبت به آقای صالحی نداشته استگزارش این نشست حاکی از آن است که شیخ احمد طیب لحن چندان ملایم و دیپلماتیکی نسبت به آقای صالحی نداشته و از او خواسته است تا به رهبران ایران بگوید که الازهر، "دخالت ایران در بحرین" را به شدت محکوم می‌کند.
شیخ احمد طیب از مراجع دینی ایران شکوه کرد که دو سال است درخواست الازهر را برای صدور فتوا علیه دشنام‌گویی به عایشه، همسر پیامبر اسلام، بی‌پاسخ گذاشته‌اند و از علی‌اکبر صالحی خواست بار دیگر این خواسته را به مراجع شیعه در ایران انتقال دهد.

دست خالی اما سخن‌های شیرین‌تر از قند

از بعد رسانه ای هم، حضور علی اکبر صالحی در قاهره و تلاش او برای نزدیکی ایران به مصر، بازخورد مثبتی در رسانه های این کشور نداشت.
رسانه‌های این کشور از چند روز پیش از ورود آقای صالحی پوشش خبری گسترده برگزاری کنگره "یاری مردم عرب احواز" را آغاز کرده بودند و تحلیلگرانشان با گرایش‌های مختلف از اسلامی گرفته تا لیبرال، در استقبال از برگزاری چنین کنگره‌ای قلم می‌زدند و در کنار آن، با اشاره به سفر آقای صالحی،‌ علیه نزدیکی ایران به مصر هشدار می‌دادند.
حتی ارگان رسانه‌ای دولتی مصر، خبرگزاری خاورمیانه، در گزارشهایش خوزستان را سرزمینی عربی معرفی کرد که ایران به اشغال خود درآورده است.
حال آنکه به عکس در ایران، رسانه‌های دولتی یا هوادار دولت و نظام،‌ نه تنها واکنشی به کنگره‌ای ضدایرانی در قاهره همزمان با حضور آقای صالحی نشان ندادند، بلکه گزارش‌هایشان از سفر او و اظهارنظرهایی که مسئولان ایرانی درباره این سفر کردند، یکسره مثبت و حاکی از نشانه‌های "نزدیکی ایران به مصر" بود تا آنجا که خواننده را به یاد سخن‌های شیرین‌تر از قندی می‌اندازد که در سرآغاز بوستان سعدی به آن اشاره شده است:
به دل گفتم از مصر قند آورند
بر دوستان ارمغانی برند
مرا گر تهی بود از آن قند دست
سخن‌های شیرین‌تر از قند هست
با اینکه ‌تاکنون از مصر انقلابی، قندی به ارمغان به ایران آورده نشده است،‌ کارگزاران سیاست خارجی ایران به نظر می‌رسد همچنان عزم جدی دارند که بر در این کشور، هر قدر هم که به رویشان بسته باشد، بکوبند.
با اینکه سفر محمد مرسی، رئیس‌جمهور مصر به تهران، دستاورد مثبتی برای ایران به همراه نداشت و دست‌کم از جنبه تبلیغاتی، بیشتر به سود آقای مرسی تمام شد تا میزبانان ایرانی‌اش، علی‌اکبر صالحی بار دیگر دعوتنامه‌ای برای سفر به ایران از جانب محمود احمدی‌نژاد برای همتای مصری‌اش برد.
آقای احمدی‌نژاد هم قرار است برای شرکت در نشست سران سازمان همکاری‌های اسلامی به زودی به قاهره برود.

مانع کجاست؟

طبیعی است که با توجه به انزوای بی‌سابقه‌ای که بر ایران سایه انداخته است، دولتمردان ایرانی در تلاش برای جلب دوستی مصر باشند، اما وضعیت موجود منطقه و مصر به هیچ‌وجه کمکی به این تلاش نمی‌کند.
اولویت رسمی و اعلام شده سیاست خارجی مصر، هم‌پیمانی با دولت‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس و حرکت در راستای منافع آنها، به ویژه عربستان سعودی و قطر است.
مانع اصلی در راه برقراری رابطه بین ایران و مصر هم، تضارب منافع میان ایران و دولت‌های حاشیه خلیج‌فارس است که به وخامت کم‌سابقه ای رسیده و نفوذ گسترده‌ای که عربستان سعودی و قطر در مصر دارند.
مانع اصلی در راه برقراری رابطه بین ایران و مصر تضارب منافع میان ایران و دولت‌های حاشیه خلیج‌فارس است که به وخامت کم‌سابقه ای رسیده و نفوذ گسترده‌ای که عربستان سعودی و قطر در مصر دارند
عربستان سعودی و قطر از هنگام پیروزی انقلاب مصر تاکنون، هم به دولت مصر و هم به احزاب اسلامگرا کمک‌های مالی قابل توجهی کرده‌اند، تا آنجا که اکنون که اسلامگرایان، نهادهای اجرائی و قانونگذاری را در مصر در دست گرفته‌اند، چنان وامدار هم‌زبانان خلیجی خود هستند که حتی اگر هم بخواهند، نمی‌توانند خلاف خواست آنان دست به اقداماتی همچون نزدیکی به ایران بزنند که در تعارض با سیاست‌های آن دو دولت قرار دارد.
به ویژه در شرایط کنونی، از سویی دولت مصر از لحاظ اقتصادی شرایط دشواری را می‌گذراند که در کاهش ناگهانی ارزش پول ملی‌اش خودنمایی می‌کند و از سوی دیگر، اخوان‌المسلمین حاکم بر مصر انتخاباتی پیش رو دارند که رقابت در آن، با توجه به جنبش اعتراضی که در هفته‌های اخیر علیه‌شان به راه افتاد و کاهش محبوبیت عمومی، دشوارتر از انتخابات پیشین خواهد بود و به سرمایه گذاری و هزینه های تبلیغای بیشتری نیاز خواهند داشت.

دعوای شیعه و سنی

تحول دیگری که اخیرا در مصر رخ داده، خیزش سلفی‌ها برای کسب سهم بیشتری از قدرت است که می‌تواند آنان را رقیبی جدی برای اخوان‌المسلمین کند.
عماد عبدالغفور، رهبر حزب نور که مهم‌ترین حزب سلفی مصر است، اخیرا از این حزب خارج شده و حزب تازه‌ای به نام میهن (وطن) به راه انداخته است که به نظر می‌رسد هدف از آن، نه رقابت با حزب نور، بلکه گسترده‌تر کردن دامنه فعالیت سیاسی سلفیان و چشم دوختن به کسب کرسی‌های بیشتر در مجلس باشد. به ویژه آنکه سلفی‌ها امیدوارند کرسی‌هایی را که اخوان‌المسلمین ممکن است در انتخابات آینده از دست بدهند، از آن خود کنند.
افزایش نفوذ سلفیان در مصر به زیان ایران تمام خواهد شد. همین کنگره‌ای را که با عنوان "یاری مردم عرب احواز" در قاهره برگزار شد، سه حزب سلفی برپا کرده بودند: حزب نوپای میهن، حزب سازندگی و توسعه، بازوی سیاسی جماعت اسلامی که ترور انور سادات، رئیس‌جمهور پیشین مصر را در کارنامه‌اش ثبت کرده است و حزب اصلاح.
هزینه برپایی این کنگره دوروزه در هتل سمیرامیس قاهره را هم جمعیت‌های مذهبی کشورهای حاشیه خلیج فارس پرداخته بودند و خود نیز در سطح بالایی در آن شرکت داشتند، تا آنجا که یکی از سخنرانان مهم کنگره، شیخ محمد عریفی، نامدارترین و پرطرفدارترین سخنران وهابی در جهان عرب بود.
شیخ الازهر بی‌خبر است که آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، توهین به عایشه و دیگر شخصیت‌های مورد احترام اهل سنت را حرام اعلام کرده است و معاون رئیس‌جمهور مصر هم همچون بسیاری دیگر از آنانی که در جهان عرب درباره عرب‌های خوزستان قلم می‌زنند و سخن می‌رانند، اظهاراتی حاکی از ناآگاهی از بافت جمعیتی این مردمان بر زبان می‌آورد
کوبیدن بر طبل نزاع شیعه و سنی نیز از همین محافل ریشه می‌گیرد و برخی سخنرانان کنگره قاهره، همچون شیخ محمد عریفی به ضدیت آشکار با شیعه معروفند.
جالب اینکه حتی عماد عبدالغفور، معاون رئیس‌جمهور مصر در امور ارتباطات اجتماعی، در سخنرانی‌اش در همایش، عرب‌های خوزستان را که عمدتا شیعه هستند، مردمی سنی‌مذهب توصیف کرد که دولت ایران اجازه برگزاری شعائر دینی‌شان را به آنها نمی‌دهد.
هر چند از لحاظ سیاسی، به نظر می‌رسد که طرح مسئله شیعه و سنی بیش از آنکه انگیزه مذهبی داشته باشد،‌ در راستای اهداف سیاسی و اثرگذاری بر افکار عمومی جهان عرب علیه ایران است.
در نتیجه اقداماتی هم که ایران تاکنون برای دوری جستن از آتش دعواهای فرقه‌ای کرده است، به نظر نمی‌رسد که چندان راه به جایی برده باشد. گواه چنین ادعایی این است که شیخ الازهر بی‌خبر است که آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، توهین به عایشه و دیگر شخصیت‌های مورد احترام اهل سنت را حرام اعلام کرده است و معاون رئیس‌جمهور مصر هم همچون بسیاری دیگر از آنانی که در جهان عرب درباره عرب‌های خوزستان قلم می‌زنند و سخن می‌رانند، اظهاراتی حاکی از ناآگاهی از بافت جمعیتی این مردمان بر زبان می‌آورد.
بی بی فارسی 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید