از دو حال خارج نیست. یا با وقوع انقلاب اسلامی حیات سلطنت و مشروعیت نظام پادشاهی در ایران به زعم این منتقدان برای همیشه به تاریخ پیوسته است که دیگر نگرانی از بازگشت آن معنی ندارد. یا آنکه هنوز بختی برای احیای این نظام در یک همه پرسی آزادانه از مردم در ایران باقی مانده است که در آن صورت مخالفت با آن هم جز دشمنی با دموکراسی معنایی ندارد
ویژه خبرنامه گویا
هانا آرنت فیلسوف و نویسنده بزرگ آلمانی در کتاب مشهور خود «توتالیتاریسم» که به شرح زمینه های اجتماعی و عقیدتی ظهور فاشیسم و کمونیسم در اروپا می پردازد می نویسد برخلاف هیتلر و استالین که خوی قتل و آدم کشی ذاتا در وجودشان بود، مائو رهبر چین به خاطر احساسات ناسیونالیستی خود در ابتدا از این صفات نکوهیده بری بود اما نهایتا سیستمی که وی بر رهبری آن نشسته بود و تسویه های خونین انقلاب فرهنگی او را نیز به جرگه خودکامگان تاریخ پیوند داد.
به عبارت دیگر، همه آن رژیم های ایدئولوژیکی که با «برنامه های انسان سازی» پا به عرصه تاریخ گذاشته اند سرانجام به «کوره های انسان سوزی» دست یازیده اند.