۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه

فائزه هاشمی و چوب ناحق خطای پدری



بالاخره پس از کش و قوسی یکساله حکم حبس شش ماهه فائزه هاشمی اجرا شد و او راهی زندان اوین شد. از آنجایی‌که پرونده او سیاسی بود و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نیز بی طرف نیست، لذا فائزه هاشمی مشمول حقوق و ملاحظات مربوط به یک زندانی سیاسی و عقیدتی است و مستقل از مواضعش شایسته فعالیت های حمایتی برای آزادی خواهد بود.
اما در حالی که عملکرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فائزه هاشمی در مجموع همواره گرایش اصلاح طلبانه داشته و رو به مردم بوده است، وضعیت وی در سایه پدرش و اعمال بحث برانگیز خانواده اش قرار دارد.

دفاع از آزادی او فقط محدود به حقوق شهروندی وی نیست، بلکه شجاعتش در ایستادگی مقابل ولی فقیه، دفاع از آزادی ها و پشتیبانی از حقوق زنان و آزادی های اجتماعی آنان، جایگاه خاصی برای وی در جامعه مدنی ایران ایجاد کرده است.
او به صراحت در سال ۱۳۹۰ در اعتراض به تغییرات صورت گرفته در متن مصاحبه اش با یک رسانه داخلی بر خلاف توافقات گفت: "هرگز به خمینی امام و به خامنه ای مقام معظم رهبرى نمى گویم". البته وی عضوی اپوزیسیون نیست بلکه در بین نیروهای معتدل و اصلاح طلب نظام قرار می گیرد.
دیدگاه ها و عملکرد وی در دهه شصت، در هاله ای از تردید قرار دارد. وی اذعان می کند که در دوران نوجوانی و دانش آموزی پیش از انقلاب هوادار رهبران سازمان مجاهدین خلق بوده است. از خلال مصاحبه وی با ویژه نامه شهروند در خصوص مرحوم حسن لاهوتی، پدر همسر فائزه هاشمی، می توان دریافت که او از ابتدا در میان خانواده اش رویکرد رادیکال تری داشته است. بخصوص مقایسه نظرات وی و خواهرش فاطمه هاشمی روشنگر است.
او تعلقی به حزب جمهوری اسلامی نداشته و دیدگاه مستقل خودش را دنبال می کرده است. پدر همسر وی به نحو مشکوکی در زندان اوین جان باخت و به احتمال زیاد باند لاجوردی وی را کشتند. مرحوم لاهوتی به عنوان یک روحانی شجاع و منتقد به وی توجه داشت.
فائزه هاشمی پس از تشکیل فدراسیون اسلامی بانوان در سال ۱۳۶۹ در عرصه عمومی مطرح شد. فعالیت های وی در حد نه چندان زیادی باعث برداشتن موانع پیشروی ورزش زنان گشت. او از دوچرخه سواری زنان و ورزش آنان در امکان عمومی دفاع کرد. این مسئله باعث واکنش تند گروه های فشار شد ولی وی عقب ننشست. او در انتخابات مجلس پنجم نفر دوم تهران شد و به روایتی وی نفر اول بود اما نظام بر اساس مصلحت سنجی علی اکبر ناطق نوری را به عنوان نفر اول معرفی کرد. در مجموع مواضع قابل دفاعی در مجلس پنجم داشت و در تشکیل حزب کارگزاران سازندگی نقش فعالی داشت.
در جریان دوم خرداد از خاتمی حمایت کرد و پس از آن نیز با انتشار روزنامه زن کوشید تا به گسترش آزادی های مطبوعاتی کمک کند. البته مواضع وی در چارچوب نظام بود و حالت ساختار شکن نداشت اما جهت گیری اش مخالفت با وضعیت موجود بود. در جریان مجلس ششم ترکش های پدرش به وی اصابت کرد و در انتخابات شکست خورد. مدتی از فعالیت های سیاسی کناره گرفت اما در جریان جنبش سبز مجددا فعال شد. وی شجاعانه در تظاهرات ها شرکت کرد و انتقادات صریحی نسبت به شخص رهبری بیان داشت. اشاره به سید علی خامنه ای به عنوان علت مشکلات کشور از جایگاه فرزند هاشمی رفسنجانی کار ساده ای نبود ولی وی این کار را انجام داد و تاوان آن را نیز با بازداشت موقت و هتاکی اوباش ولایت مدار پس داد.
در مجموع فائزه هاشمی کارنامه مستقلی از خانواده هاشمی دارد. انصاف حکم می کند که در خصوص او با توجه به موضع گیری ها و عملکرد خودش قضاوت کرد. وی به ناحق به خاطر عملکرد منفی پدرش آماج حملاتی قرار گرفته که ارتباطی با او ندارد.
اگرچه می توان به مواضع سیاسی و رفتار وی انتقاد کرد، اما در عین حال نمی توان منکر وجود نکات مثبت در کارنامه فعالیت سیاسی و اجتماعی او شد . در واقع جایگاه فائزه هاشمی را باید جایی بین دختر علی اکبر هاشمی و عروس شیخ حسن لاهوتی دید.
شخصیت واقعی وی تناسبی با دیدگاه منفی شکل گرفته در بخش هایی از اپوزیسیون ندارد و او مستحق این نگرش نیست. برآیند فعالیت های فائزه هاشمی برای وی در مسیر گذار به دموکراسی و توسعه کشور اعتبار ایجاد کرده است.
فائزه هاشمی نیز مانند دیگر فرزندان رجال سیاسی ایران از این عارضه فرهنگی رنج می برد که استقلال شخصیت افراد سیاسی قربانی روابط خویشاوندی می گردد. گویی پدر و مادر مسئولیت اقدامات فرزندان را دارند یا پدر زن، داماد، مادر زن و عروس حتما باید یک طور بیندیشند.
معمولا در فرهنگ سیاسی ایران، موضع یک عضو خانواده را به پای همه اعضاء خانواده می گذارند مگر آنکه آن فرد صریحا خرج خودش را جدا کرده باشد. چنین امری با توجه به وجود ارتباطات عاطفی در بین اعضا خانواده اگر نا ممکن نباشد، امر دشواری است.
توجه به وضعیت واقعی ترکیب دیدگاه ها در خانواده های فعالان سیاسی نشان می دهد نه تنها همگرایی عقیدتی در آنها بالا نیست، بلکه در مواردی تضاد و تعارض های جدی بین آنان وجود دارد.
رصد شناسی مواضع فائزه هاشمی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی، حکم به وجود تفاوت بارز در مواضع آنان می دهد. بنابراین زندان رفتن فائزه هاشمی شاید فضا را برای جبران چوب نا حق خوردن خطای پدری هموار سازد.
حضور در زندان می تواند تلنگر و تکان جدی برای فائزه هاشمی باشد تا از نزدیک درد و رنج مردم و بخصوص محذوفین جامعه را درک نماید.
زمانی دکتر ابراهیم یزدی به هاشمی رفسنجانی گفته بود مواظب باشید ماشین فرانکشتاین نسازید که اسباب دردسر خود تان بشود. اینک گویا این پیشبینی بعد از ۳۲ سال تحقق یافته است!
*علی افشاری فعال سیاسی ساکن آمریکا است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظرتان در مورد این مطلب بنویسید