۱۳۹۳ تیر ۱۷, سه‌شنبه

«فروپاشی نظامی پوسیده»!


پرخسارت ترین آسیبی که آیت الله خمینی و میراث داران او به ایران وارد کردند چیست؟:
- اشغال و گروگان گیری کارکنان سفارت امریکا در تهران و تبعات آن ازجمله قرارداد الجزایر و برباد رفتن بیش از بیست میلیارد دلار سپرده های ارزی کشور؟- به درازا کشاندن نابخردانه جنگی که می توانست با آبرومندی و عزت و دریافت خسارت و غرامت از دشمن متجاوز در کمتر از دو سال به پایان رسد و تبدیل آن به جنگی پرتلفات و فرسایشی که به اعتراف هاشمی رفسنجانی فقط خسارت مادی آن بیش از 1000 میلیارد دلار بود؟- برباد دادن حدود 800 ملیارد دلار در هشت سال ریاست جمهوری تحمیلی محمود احمدی نژاد با حمایت مستقیم و مستمر سیدعلی خامنه ای؟- وارد کردن صدها میلیارد دلار خسارت در پرونده هسته ای با خیره سری و خود رایی سیدعلی خامنه ای و کشاندن کشور به پرتگاه فاجعه اقتصادی و ورشکستگی و سرانجام تن دادن خفت بار و از موضع ضعف به "نرمش قهرمانانه" و "ترکمانچای هسته ای"؟به باور من، اگرچه تک تک آنچه برشمرده شد خسارت هایی سنگین و کمرشکن است، اما، پرخسارت ترین آسیب چیزی است که ضرر و زیانش حتی از مجموع خسارت های فوق نیز بیشتر است. این خسارت که جبران پیامدهای آن حتی درچند نسل نیز آسان نیست و می تواند خطراتی بزرگ برای موجودیت و یکپارچگی کشور داشته باشد، آسیبی است که حکومت آخوندی به روح و روان فرد و جامعه ایرانی وارد کرده است.

احتمال تجزیه عراق، سوریه، پاکستان و افغانستان و عواقب آن برای ایران


نگارنده به تئوری توهم توطئه از نوع دایی جان ناپلئونی و نظریه به اصطلاح کلنگی کردن خاورمیانه توسط کشورهای غربی اعتقادی ندارد. اگرچه مسیر حوادث در کشورهای همسایه ایران به گونه ای پیش می رود که حکایت از ناگفته ها در مورد احتمال فروپاشی عراق، سوریه، پاکستان و افغانستان در آینده ای نه چندان دور، و تاثیر استراتژیک آن بر ساختار سیاسی ـ قومی ایران دارد. حوادث پرشتاب عراق و افغانستان در طی چند هفته اخیر در مسیر گسل های خطرناک مذهبی و قومی و مقاومت نوری المالکی در تشکیل "دولت وحدت ملی" و اتهام تقلب انتخاباتی در افغانستان توسط طرفداران کاندیدای مورد حمایت کرزای و همچنین رویه دیرینه و سرکوبگرایانه ارتش های سوریه و پاکستان در سرکوب مخالفان بیانگر این حقیقت تلخ است که همزیستی دمکراتیک و مسالمت آمیز اقوام و مذاهب در چارچوب مرزهای مصنوعی ترسیم شده توسط انگلیس ها و فرانسوی ها در این چهار کشور تحت سلطه نظام های مستبد و توتالیتر و ارتش های "غیرملی"،

ایران، دشمن ظاهری و همپیمان پنهانی داعش


ظهور علنی سرکرده "داعش"جان تازه‌ای به بیم‌ها و هراس‌ها می دهد. اکنون فردی ظهور کرده که می‌رود تا این گروه از هم پاشیده را بار دیگر سامان بخشد؛گروهی که بر اساس نمادگرایی، تاریخ و دین شکل گرفته است. ابوبکر البغدادی با ظهور خود درماندگی سه ساله القاعده در یافتن جانشینی برای اسامه بن لادن رهبر نمادین این تشکیلات را که کشته شده است، جبران کرد.

ظهور در چنین شرایط مکانی و زمانی پرسش‌های بسیاری را بر می‌انگیزد مبنی بر این که این گروه به وسیله چه کسی مورد استفاد قرار گرفته، از چه کسی نمایندگی می‌کند و چه کسی توانسته به درون آن نفوذ کند.

گروه "داعش" زمانی که رژیم اسد در شرف سرنگونی بود به طور ناگهانی از سرزمین سوخته سوریه سر برآورد. این ظهور که منجر به جنگ علیه مخالفان مدنی در سوریه شد، جامعه بین المللی را از جایگزین شدن بدیلی تروریست برای بشار اسد ترساند و رژیم او را نجات داد.