۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

ا گر آقای خامنه ای دستور ممانعت نماز های اهل تسنن را لغو نکند جنگ مذهبی بطور یقین پیش خواهد آمد



عید سعید فطر بر همه مسلمانان جهان بخصوص هموطنان ایرانی مبارک باد 

در طول ایام حکومت ج ا .ایران یکی از دستاوردهای مهم ان تبعیض قومی و مذهبی بوده  بطور گسترده رو به افزایش است  زبان و فرهنگ اقوام در ایران رو به  نابودی است و حال ج ا دست به نابودی مذهب اقلیتها و ادیان بطور آشکار زده و بی شرمانه به قانون اساسی که  بدست خودشان نوشته به ان عمل نمیکنند به طور مختصر به جزییاتی از عملکرد این نظام در برابر اقوام و اقلیتهای مذهبی اشاره خواهم کرد

 مدت زمانی است که دست به کشتار علما و جوانان یکی از گزینهای ج ا .است که در پیش گرفته اعدام علما و جوانان با سکوت مردم بطور آشکار صورت میگیرد از نمازهای عید و جمعه در شهرهای بزرگ ایران ممانعت میشود اما خود آنان در مناطق اهل تسنن که از مذهب شیعی کسی هم در ان شهر و روستا های دور افتاده زندگی نمیکند دست به ساختن حسنیه و مسجد میزنند بی آنکه از طرف دیگر مذاهب اعتراضی صورت بگیرد به چند مورد تلاشهای تبعیض آمیز رژیم جموری اسلامی اشاره میکنم در روستای اسفند از توابع بخش دلگان که تقریبا دارا جمعیت ۳۰۰۰ هزار نفر فقط یک شیعه از جایی دیگر به این روستا مهاجرت کرده و حتی همسر و فرزندانش تسنن هستند ساخت یک حسینه بزرگ در این روستا برای یک نفر سوال برانگیز است که  حضور پر رنگ روحانیان شیعه از قم فقط برای یک نفر و در اختیار گذاشتن هزینه های بسیار بالا میتواند شک و شبهه ایجاد کند در ۱۰ کیلومتری همین روستا آبادی با جمعیت ۵۰ نفر از مذهب شیعه ج ا .حسنیه ای با تمام امکانات ساخته و یک نفر اهل تسنن در بین این عزیزان وجود دارد که حتی امتیاز برق به او داده نمیشود این آبادی ازتوابع دهستان کتیچ و بخش فنوج  بنام زبرینگ است حال توجه کنیم در مناطقی چون بشا کرد که شیعه  هستند و سنی  در بین آنها نیست ج ا .هیچ امکاناتی در اختیار آنها نگذاشته اگر مردم منطقه بشاکرد حسنیه داشته باشند  بدست خودشان و بدون کمک ج ا .اسلامی است اگر به این مسائل دقت کنیم بخوبی روشن است که ج ا . کمر همت خود را برای نابودی سایر مذاهب و ادیان بسته اما آنچه نگران کننده است این است ممکن است سایر مذاهب از جمله اهل تسنن هم دست به واکنش به مثل بزند اجازه ندادن ساخت مسجد و حسنیه در مناطق سنی نشین هم توسط اهل تسنن صورت بگیرد که ممکن خواهد  بود جنگ مذهبی بصورت گسترده صورت بگیرد اگر آقای خامنه ای دستور ممانعت نماز های اهل تسنن را لغو نکند این جنگ مذهبی بطور یقین پیش خواهد آمد که برای بسیاری از هموطنان سنی و شیعه و سایر ادیان جبران ناپذیر و نگران کننده است و بطور یقین این هم یکی از آرزوهای جمهوری اسلامی است که تلاش میکند به این آرزوی خود که جنگ مذهبی است دست پیدا کند تا بهتر بتواند به حکومت جور و ظلم  خود ادامه دهد ما از همه علما اهل تشییع که دلسوز ایران هستند و حرفشان مورد تایید است انتظار داریم به این  مسله مهم توجه کنند و منافع کل ملت ایران را جدا از مسائل مذهبی در نظر گرفته و از یک فاجعه که منجر به جنگ مذهبی شود جلوگیری کنند

زهره بلوچ 



اعتراض مولوی عبد الحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان به جلوگیری از برگزاری نماز عید اهل سنت

مولوی عبدالحمید



بی بی سی : مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان از رهبر جمهوری اسلامی خواست که اجازه ندهد مسئولان، جلوی اقامه نماز عید فطر توسط سنی ها را "در شهرهای بزرگ که اهل سنت در اقلیت هستند" بگیرند.

به نوشته سایت سنی آنلاین، پایگاه اطلاع رسانی اهل سنت ایران

، وی هفتم شهریور (۲۹ اوت) با اظهار تأسف از اینکه اعضای اقلیت سنی "در بعضی از شهرهای بزرگ ایران برای اقامه نماز عیدین و جمعه با مشکلات روبه رو هستند" افزود: "شنیده می شود که در تهران، پلیس امنیت از ائمه نمازخانه های اهل سنت تعهد می گیرد که نماز عید سعید فطر را برگزار نکنند."

در حالی که در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران تعدادی کلیسا و کنیسه وجود دارد، حکومت جمهوری اسلامی به اعضای اقلیت سنی اجازه داشتن مساجد جداگانه در این شهرها را برای انجام مراسم نمازهای جمعه و عید نمی دهد.

امام جمعه اهل سنت زاهدان، سال گذشته نیز نسبت به جلوگیری از برگزاری نماز عید فطر در نمازخانه های تهران، اصفهان، کرمان و یزد از سوی ماموران دولتی اعتراض کرده بود و از مسئولان و شخص آیت الله خامنه ای، رهبر ایران خواسته بود که "این ممانعت را رفع کنند."

مولوی عبدالحمید افزوده بود: "ما انتظار نداشتیم در تهران که به تعبیر مقام رهبری ام القرای جهان اسلام است و امید همه مسلمانان محسوب می شود، اقلیت سنی مذهبی که چندین سال است نمازهای جمعه و عیدین برگزار می کنند از برگزاری نمازها بازداشته شوند."

وی با اشاره به نامه های بی پاسخی که درباره مشکلات اهل سنت به آقای خامنه ای نوشته گفته بود: "یکی از دغدغه های اهل سنت این است که ارتباط مستقیمی وجود ندارد تا مشکلات اهل سنت را به ایشان بگوییم."

این روحانی سنی در سخنرانی جدید خود نیز، که در مسجد مکی زاهدان بیان شده، اظهار داشته: "شیعه و سنی دو فرقه اسلامی هستند که با هم اخوت و برادری اسلامی دارند ولی مساجد و مصلی‌هایشان جدا از هم است و مسایل فقهی آنها جدا است و با هم تفاوت دارد. امکان ندارد که مساجد را یکی کرده و پشت سر یک امام آنها را صف کرد."

وی ادامه داده: "قانون اساسی به پیروان همه مذاهب اجازه داده است که آزادانه مراسم دینی خود را مطابق با رسم و دیدگاه خود برگزار کنند. ممانعت از آن، خلاف قانون و خلاف عرف و مایه دل شکستگی و نا امیدی است."

بر اساس اصل ۱۲ قانون اساسی ایران، اهل سنت در انجام مراسم مذهبی خود و تعلیم و تربیت دینی آزادند.




ممنوعیت برگزاری نماز عید فطر اهل سنت تهران و اعتراض نمایندگان اهل تسنن



درپي ابلاغ ممنوعيت برگزاري نماز عيدفطر اهل سنت در تهران، نمايندگان اهل سنت مجلس طي نامه‌اي خطاب به محمود احمدی نژاد، از وي خواستند در اين زمينه دستور مساعدت لازم را به استاندار و مسؤولين استان تهران صادر نمايد.



به گزارش اصلاح وب .islahweb.org، از منابع خبری اهل تسنن، متن نامه نمايندگان به احمدی نژاد به اين شرح است

:

واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا

برادر ارجمند جناب آقاي دكتر احمدي‌نژاد

سلام عليكم

احتراما"، بپيوست درخواست هيات امناي نمازخانه اهل سنت غرب تهران(صادقيه) در خصوص فراهم نمودن زمينه برگزاري عبادات دهه آخر ماه مبارك رمضان (ليالي القدر) و نمازهاي تراويح وبرگزاري عيد سعيد فطر با توجه به جمعيت زياد اهل سنت در تهران(صادقيه) به حضور ارسال مي‌گردد.

با عنايت به موارد مندرج در متن درخواست، خواهشمند است دستور فرمائيد استاندار تهران و ديگر مسئولين ذيربط همكاري و مساعدت لازم را مبذول و نتيجه را اعلان نمايند./م

با تشكر – مجمع نمايندگان اهل سنت در مجلس شوراي اسلامي

1. اقبال محمدي نماينده مردم مريوان و سروآباد

2. جلال محمودزاده نماينده مردم مهاباد

3. محمدعلي پرتوي نماينده مردم سردشت و پيرانشهر

4. محمدقسيم عثماني نماينده مردم بوكان

5. فخرالدين حيدري نماينده مردم سقز و بانه

6. امين شعباني نماينده مردم سنندج، ديواندره، كامياران

7. عبدالجبار كرمي نماينده مردم سنندج، ديواندره، كامياران

8. سيدعماد حسيني نماينده مردم قروه و دهگلان

9. سيد فتح الله حسيني نماينده مردم پاوه و اورامانات

10. محمدقيوم دهقان نماينده مردم ايرانشهر، سرباز و دلگان

11. پيمان فروزش نماينده مردم زاهدان

12. حميدرضا پشنگ نماينده مردم خاش

13. يعقوب جدگال نماينده مردم چابها

14. عبدالله رستگار نماينده مردم گنبد كاووس

رونوشت:



- دبير مجمع تقريب مذاهب جهت استحضار و مساعدت لازم



- جناب آقاي مولوي اسحاق مدني مشاور محترم رئيس‌جمهور در امور اهل سنت جهت استحضار و مساعدت لازم



- هيات امناي نمازخانه اهل سنت غرب تهران(صادقيه) جهت استحضار و پيگيري

 




۱۳۹۰ شهریور ۷, دوشنبه

از مقاومت کروبی کلافه هستند و تصمیم گرفته‌اند فشار‌ها را زیاد کنند



رادیو فردا : فاطمه کروبی، در گفت‌وگوی کوتاهی با وب‌سایت «سحام نیوز»، نزدیک به مهدی کروبی، گفته است که نیروهای امنیتی، همسرش را به آپارتمانی کوچک منتقل کرده‌اند و ماموران امنیتی نیز همراه با مهدی کروبی در‌‌ همان آپارتمان یک‌خوابه مستقر شده‌اند

.

در گفت‌گو با مجتبی واحدی، که اینک در آمریکا به‌سر می‌برد، به رادیو فردا از انتقال مهدی کروبی و شرایط وی می‌گوید؟



مجتبی واحدی: اتفاق جدید این است که آقای کروبی را شب اول ماه رمضان به یک آپارتمان بسیار کوچکی که قبلا دفتر کار خانم کروبی در میدان هفت تیر بوده، برده‌اند. این ساختمان چهار طبقه است و در هر طبقه یک واحد آپارتمان دارد. سه واحد دیگر متعلق به افراد دیگری است که در آنجا سکونت دارند و این واحد بسیار کوچک هم دفتر کار خانم کروبی بوده که آقای کروبی را آنجا برده‌اند.


در مصاحبه‌ای که خانم کروبی با وب سایت سحام نیوز داشت، گفته است این خانه یک اتاق خوابه است و آقای کروبی را از همسرش نیز جدا کرده‌اند.

بله، این واحد آپارتمان از نظر ساخت بیشتر دفتر کار است تا مسکونی، حداقل این واحد که متعلق به خانم کروبی بوده است. البته من باید توضیح بدهم که قرار بود آقای کروبی به جای دیگری منتقل شود و منزلی را هم آماده کرده بودند، اما به نظر می‌رسد عملا به خاطر اینکه آقای کروبی به یک زندانی انفرادی تبدیل شود ایشان را به آن واحد بسیار کوچک برده‌اند.

اکنون حدود یک ماه از رمضان گذشته و چند روز قبل از آن هم خانم کروبی از منزل بیرون آمده بود تا جایی را آماده کند، پس حدود ۴۰ روز است که هیچ کس از آقای کروبی خبر ندارد.

 
به نظر شما چرا آقای کروبی را از همسرش جدا کرده‌اند و آیا به خانواده آقای کروبی چیزی درباره انتقال ایشان به جای جدید چیزی گفته‌اند؟

اینکه چرا ایشان را منتقل کرده‌اند، درخواست خود آقای کروبی بوده چون منزل ایشان در زمان انتخابات داشت بازسازی می‌شد بنابراین جایی را در خیابان نیاوران اجاره کرده بودند. آنها بعد از انتخابات به منزل خودشان برگشتند و آقای موسوی وقتی به دیدن آقای کروبی آمد گفت من آمده‌ام برای منزل جدید، ولی قبل از من دیگران آن را افتتاح کرده‌اند. منظور آقای موسوی حملاتی بود که اراذل و اوباش حکومتی در‌‌ همان مدت به منزل کرده بودند و خیلی از جاهای خانه خراب شده بود. آقای کروبی از ابتدا اصرار داشت شرایطی فراهم شود تا مالکین سه دانگ از آن مجتمع که چهار واحد می‌شود، در خانه‌هایشان مستقر شوند. اما حضور اراذل و اوباشی که هر شب آنجا شعار می‌دادند، حرف‌های رکیک می‌زدند و به خانه حمله می‌کردند، مانع حضور مالکین می‌شد.

از زمانی که آقای کروبی به طور رسمی در خانه خودش زندانی شد و اراذل و اوباش حکومتی فعالیت جدیدشان این شد که زندانبان آقای کروبی باشند و جلوی منزل آرام شد، آقای کروبی درخواست کرد یا اجازه دهید صاحبان منازل بیایند یا ما از اینجا برویم. تا سه ماه با این امر موافقت نمی‌کردند و ما خبر داریم بار‌ها آقای کروبی اصرار کرده و حتی درگیر شده که اینجا متعلق به مردم است و باید بیایند در خانه‌های خود ساکن شوند.

سه ماه پیش موافقت کردند که آقای کروبی از این خانه منتقل شود و به خانم کروبی گفتند جایی را فراهم کنید و ایشان با سختی زیاد منزلی را پیدا کرد، چون با هر کس برای خرید یا اجاره منزل مذاکره می‌کرد آقایان هم به نحوی با شخص مذاکره کرده و او را منصرف می‌کردند. تا اینکه خانم کروبی منزلی را در جماران پیدا کرد و تعمیراتی انجام شد و گفته بودند شب اول ماه رمضان آقای کروبی به آنجا منتقل می‌شود.

چند روز قبل از ماه رمضان خانم کروبی بیرون آمد تا آن منزل را آماده کند و به آنجا منتقل شوند، ولی از آن موقع دیگر خانم کروبی را در منزلش راه ندادند و از زمانی که آقای کروبی را به آپارتمانی واقع در هفت تیر آورده‌اند که بسیار کوچک است و با ساختار غیر مسکونی، به این بهانه که دیگر جا نیست خانم کروبی را راه نداده‌اند و در واقع آقای کروبی در انفرادی به سر می‌برد. این از انفرادی بسیار بد‌تر است چون تعداد زیادی از ماموران اراذل و اوباش حکومتی هم در‌‌ همان واحد مسکونی مستقر هستند.


به نظر شما این وضعیت تازه نشان دهنده چیست؟


اول از همه نشان‌دهنده دروغ بودن تمام ادعاهایی است که سایت‌های ناشی حکومتی از توبه نامه آقای کروبی نوشته‌اند. همین که سخت‌گیری را برای آقای کروبی بیشتر کرده‌اند به این معنی است که از مقاومت ایشان کلافه هستند و تصمیم گرفته‌اند فشار‌ها را زیاد کنند، از جمله جدا کردن ایشان از همسرش و حضور مستمر یک سری زندانبان در آپارتمان که خصلت‌هایشان مشخص است.

آنها می‌خواهند آقای کروبی از اولین حقوق زندگی فردی هم برخوردار نباشد. یک زندانی بالاخره یک سری راحتی‌های برای خود دارد و بعضی اوقات تنها است، اما آقای کروبی یک لحظه هم تنها نیست ضمن اینکه این منزل بسیار کوچک است و تضییع حقوق ایشان هم ادامه دارد. مثلا همچنان آقای کروبی هواخوری ندارد، کتاب و روزنامه ندارد، به تلفن دسترسی ندارد و از حق ملاقات هم محروم است و الان ۴۰ روز است با هیچ کس ملاقات نکرده است.




۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

ماموران رژیم اسلامی مدعی دستگیری 4 عضو جند الله شدند



مهر : چهار عضو گروه  جندالله که قصد عملیات را در روز قدس و عید فطر داشتند شناسایی و دستگیر شدند.



به گزارش مهر، پلیس امنیت عمومی سیستان و بلوچستان  اخباری در خصوص برخی تحرکات و اقدامات گروه  جند الله در لیالی قدر و راهپیمایی روز قدس و عید سعید فطر، اقدامات ویژه اطلاعاتی رادر دستور کار خود قرار دادند


.سرهنگ « مسعود حیدری » رئیس پلیس امنیت عمومی سیستان و بلوچستان با اعلام این خبر گفت:  30 مرداد ماه سال جاری 3 نفر از اعضاء این گروه  در حالی که قصد عزیمت به استان کرمان را داشتند با همکاری ماموران انتظامی استان کرمان به همراه مقادیری مواد منفجره و سلاح و مهمات دستگیر شدند.



این مسئول انتظامی سیستان و بلوچستان اظهار داشت: بدنبال دستگیری این سه نفر و با اعترافات صریح آن ها ماموران پلیس امنیت عمومی موفق شدند محل اختفاء مقادیر زیادی سلاح ، مهمات و مواد منفجره را در یکی از روستاهای شهرستان خاش شناسایی کرده و سوم شهریور ماه سال جاری در یک عملیات مشترک با اداره اطلاعات و با همکاری پلیس آگاهی و یگان امداد آن شهرستان یکی دیگر از اعضاء این گروه  را دستگیر کنند.




آرمانهای پوشالی / میرسوبان بلوچ



هر عقل سلیم و منطق هوشیاری به خوبی می داند که به ثمر نشستن هر اندیشه ای مستلزم فراهم شدن شرایط مادی و معنوی مختص خودست . دامنه این شرایط از مقبولیت های اجتماعی و مدنی ، فرهنگ و تمدن تا ابزارهای فنی و نیروی انسانی و غیره گسترده است و هر یک از این ها هم زیر شاخه های مورد نیاز خود را دارند که صد البته به کیفیت و محتوای آن اندیشه بستگی دارند

عملی شدن تفکرات و ایده های خرد ملزومات کمتری می خواهند و به تبع آن ایده های کلان نیازمندیهایی بزرگ . گذشته از آنچه که عنوان شد عنصر زمان و صرف وقت نیز از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. 


اما هدف از بیان این مطلب، نقد و بررسی تراوشات ذهنی عده ای مدعیست که گهگاه به هر نیت و مقصودی ادعاهایی سنگین بیان می کنند که دقیقا مصداق این ضرب المثل معروفست که "یک دیوانه سنگی را به چاه می اندازد که صد عاقل هم نمی توانند آن را درآرند".
اگر از پشتوانه فکری ، سوابق سیاسی و درایت این دوستان نادان فاکتور بگیریم و یک راست به اصل مطلب برویم در همان نگاه اول خواهیم دید که سنگ بزرگ علامت نزدن است. 


بازیگران اصلی تئاترروزهای اخیر، جنابان محمدکریم بلوچ و رحیم بندوئی اند که در اصل نباید آن دو را 2 نفر به اصطلاح شخصیت حقیقی و انفرادی دانست بلکه باید آنان را عناصر وابسته به نمایندگان جریانات و احزاب پرمدعایی چون حزب مردم برشمرد. 

بیان ایده استقلال بلوچستان در چند سایت و وبلاگ ، بهانه ای شده برای تعارفات سیاسی چند مهره و گروه مانده بر سر چند راهی یا ساده تر بگویم فرصتی شده برای نان به قرض یکدیگر دادن آنان . 

آن یکی می گوید استقلال به هر طریق و به هر شیوه مبارزاتی و دیگری هم همان را می گوید اما به صورتی که هنگام پریدن از جوی پایش خیس نشود . خوب این طبیعیست و اقتضای سن و سال ، چرا که هرچه سن بالاتر رود احتیاط هم بیشتر و بیشتر می شود. 

این دایه داران مشخص نکرده اند که بیان ادعای استقلال و ایده تجزیه طلبیشان به پشتوانه و بر اساس کدامین تحقیق، پژوهش و نظرسنجی بوده است . 

شما، عناصر به ظاهر مطرح و برجسته قوم بلوچید ، آدم های دنیا دیده و با سوادی محسوب می شوید ، برخی از جاهلان قوم نگاهشان به دهان شما دوخته شده ، چطور به خود جرات می دهید و به جای آموختن اندیشیدن ، اندیشه را به دیگران القاء می کنید ؟

دوستان عزیزلطف کنیدکمی به اطراف خودبنگرید ،کودتاهای انجام شده در کشورهای مختلف از ایران گرفته تا انقلاب های رنگین کشورهای متعدد را مشاهده کنید ، ببینید چگونه عمل شد و بعد نتیجه نهایی کارتان را در بوق و کرنا کنید . 

جناب کریم خان ، جناب رحیم بندوئی عزیز چرا علاقه دارید نتیجه مبارزاتتان را در این باقی مانده اندک عمر خود ببینید؟ چرا اندکی از منفعت هایی که به آن می اندیشید فاصله نمی گیرید؟

برای تحقیق و مطالعه به خود زحمت زیادی ندهید و راه دوری نروید . اندکی به جملات استاد فرهیخته و ارجمند جناب دکتر دوشوکی در مصاحبه شان با کیانوش توکلی توجه کنید. 

به نظر شما فرهنگ سازی یعنی چه ؟ چرا این عزیز به چنین مسئله ای اشاره نموده است؟

چرا با این تعداد انگشت شمار لشکر خود رویای حکومت و حکمرانی در سر می پرورانید .

جناب دکتر گفته اند برای تشکیل یک کابینه 20 نفری با هر وزیر 2 معاون به 60 نفر نیرو نیازست ، حال شما ، ناصر خان و دیگران و اصلا کل حزب مردم توان اداره چند وزارت خانه را دارید؟

آیا کابینه شما پس از استقلال خیالیتان کارمند وخدمه نمی خواهد؟

آیا اندکی به مقبولیت مردمی خود و تعداد اعضای حزب و طرفدارانتان نگریسته اید ؟

احسنت بر جناب دوشوکی که با بیان شیوا و ادیبانه خود باعث شد اندکی روشن بینانه تر و واقع بینانه تر به موضوع بیندیشیم. 

"دو صد من استخوان باید که صد من بار بردارد"
از پیشنهاد و انتقاد شما استقبال می کنم



 - 27 آگوست 2011 

mirsouban@hotmail.com

www.mirsouban.blogsky.com




شهمیر مرادی کیست و چه نسبتی با علی کشگر دارد؟





هفته گذشته من یک مقاله کوتاه با تیتر "شترسواری دولا دولا نمیشود" در باره مضرات استفاده از اسم مستعار، در صفحه نظرات نوشتم و در پایان آن اعلام کردم که از این پس مقالاتی که با نام مستعار نوشته میشود و تا هویت نویسنده مشخص نباشد در "بلوچ پرس" منتشر نمیشود. مگر در شرایط اسثنایی که نویسنده خود را معرفی بکند ولی به دلایلی منطقی نخواهد که اسمش در پای مقاله اش نوشته شود.


مدیر پهره صلاح ندانستند که این مقاله را در پهره منتشر کنند. این مقاله را من به این جهت برای پهره ارسال نمودم که میدانستم خسرو قبلا" در باره این مساله زیاد نوشته و همیشه نویسندگان مقالات و خوانندگان را تشویق کرده است که با هویت اصلی مطالب خود را بنویسند. ولی متاسفانه این شیوه ناپسند همچنان در بیشتر وبلاگها و سایتهای بلوچی ادامه دارد در حالیکه در سایر سایتهای مشهور فارسی علاوه بر اسم ، عکس نویسنده راهم چاپ میکنند.
در این هفته مقاله ای تحت عنوان " تجزیه ایران یعنی خیانت به ملت ایران" که نام نویسنده آن " شهمیر مرادی" میباشد ، توجه مرا جلب کرد پس از خواندن این مقاله در پهره "http://pahrabalochistan.blogsky.com/1390/06/03/post-74/" خواستم آنرا در "بلوچ پرس" منتشر کنم ولی چون هویت نویسنده برای من مشخص نبود ، از انتشار آن صرف نظر کردم. امروز یکی از خوانندگان طی یک ایمیل  آدرس اصلی این مقاله را برایم ارسال نمود "http://www.iran-telegraf.com/index.php/2010-01-04-20-36-08/1242-2010-10-10-18-22-28.html"
نویسنده اصلی این مقاله آقای علی کشگر است . آقا شهمیر مرادی سر و ته این مقاله را حذف کرده است و مطالب وسط را کپی و لیم کرده و بدون اینکه حتی یک جمله آنرا تغییر بدهد، به اسم خودش برای "پهره" ارسال نموده است که عین آن کپی برداری در پهره چاپ شده است.
تاکنون تعدادی مقاله با اسم مستعار برای من ارسال شده است ولی چون هویت نویسندگان مشخص نیست و حتی آدرس ایمیل نویسنده هم مشخص نیست از انتشار آنها خود داری کرده ام. من همیشه سعی میکنم که مطالب و نظرات خود را با اسم خودم بنویسم که گاهی مضمون این مطالب با مذاق بعضی ها سازگار نیست و با عکس العمل های گوناگون  روبرو میشوم ولی حسنی که دارد این است که در لابلای نظرات مختلف حتی المقدور من متوجه ضعف نظرات خود میشوم و سعی میکنم که اشتباهات خود را تصحیح نمایم .
در پایان از دوست گرامیم خسرو و سایر وبلاگ نویسان  محترم درخواست دارم که کما فی السابق پی گیر معضل بی هویتی افراد بی پرنسیب جاعل و جاهل باشند و اجازه ندهند که صفحات فضای اینترنتی مورد تهاجم افراد فرصت طلبی مثل "شهمیرمرادی" قرارگیرند.   
میربلوچ
27 آگوست 2011

۱۳۹۰ شهریور ۴, جمعه

ایران را دوست بدار یا سرزمینش را ترک کن



با شدت گرفتن در گیری ها بین نیروهای نظامی ایران و گروه جدایی طلب و خشونت گرای موسوم به پژاک تبلغات گسترده ای دگر باره علیه تمامیت ارضی ایران و دمیدن در شیپور تجزیه طلبی از سوی عده ای در برون مرز آغاز شده است







محافل حقوق بشری نیزدر جایگاه خود بدون در نظر گرفتن چگونگی و چرایی این در گیری های نظامی که به طبع در هر شرایطی می تواند نقض کننده حقوق انسان ها باشد یک سویه به ماجرا نگریسته و تلاش گسترده ای را برای مظلوم نمایی گروه پژاک آغاز کرده اندبدون آنکه همین مواضع شعاری عدالت خواهانه و حقوق بشری را نسبت به آن مامور بی گناه راهنمایی و رانندگی و سربازان مرزی دیگر که به دست این نیروها کشته شده اند داشته باشد و در ابعاد گسترده تر به خطر افتادن امنیت شغلی و اقتصادی روستائیان مرزی .یعنی اینگونه برداشت می شود که حقوق بشر تا هنگامه ی قبال دفاع است که بتوان در غالب یک پروپاگاندای بسیار گسترده نانش را خورد

اما در سوی دیگر این وقایع عده ای اندک که خود سرانه و دیکتاتور مابانه دم از نمایندگی حقوق اقوام ایرانی می زنند کار را به جایی رسانده اند که در هفته گذشته و در یک میتینگ چند نفره در آلمان شعار مرگ بر ایران و مرگ بر ایرانی سر می دهند تو گویی که شهروندان یک کشور متخاصم در حال اعلام مواضع خود نسبت به ایران و ایرانی هستند
اینگونه روشها که در طی این چند روز به عنوان دفاع از حقوق هم میهنان عزیزکرد مطرح شده است نه تنها نمی تواند تامین کننده خواستهای به حق و مسکوت گذاشته آن عزیزان باشد بلکه خود دامن زننده به جو نفرت و خشونت در جامعه خواهد بو د. اینکه مرزبان کرد ما همچو همه افوام ایرانی دیگر حقوق معوق مانده ای دارند بر کسی پوشیده نیست اماآیا این خواست ها باید از طریق مدنی دنبال شود یا لوله تفنگ هایی که بیگانگان در اختیار عده ای فرصت طلب و خشونت گرا قرار داده اند؟
آیا گروه متزلزل پژاک که از سوی بیگناگان تشکیل شده و تحت امر اوامر آنان است می تواند نمایندگی میلیونها کرد ایرانی را داشته باشد؟ و اساسا این نمایندگی را چه کسی و یا کسانی به آنان داده اند؟آیا کردها که از هر شهروند دیگر ایران، ایرانی تر هستندرا می توان به عنوان ابزار برای پیشبرد مقاصد شوم به کار گرفت؟
بی گمان اینچنین نیست و به اثبات تاریخ کهن این سرزمین کردان گرد در همه ازمنه تاریخ ایران با رشادت های مثال زدنی خود همچو هم میهنان آذری همواره در برابر دشمن بیگانه ایستادگی نموده و تامین کننده تمامیت ارضی این سر زمین بوده اند
و خوشبختانه در بطن جامعه ایرانی نیز هیچگاه اقوام ساکن در این سر زمین دارای مشکلات مرسوم در کشورهای استعمار ساخته و یا با پیشینه تمدنی کم نبوده اندو امروز در عموم شهرها و حتا روستاهای ایران دیده می شود که ایرانیان با تیره های مختلف در کنار هم بدون مرز بندی های قومی مشغول زیستن هستند
اما اینکه عملکرد نیروهای نظامی ایران در دفاع از تمامیت ارضی ایران و حفظ امنیت مرز نشینان قابل دفاع است بر کسی پوشیده نیست
و حتا باید نسبت به اقدام دیر هنگام حکومت حاکم دردفاع از تمامیت ارضی و امنیت شهروندان ساکن در مرزها خرده گرفت که چرا با تعلل و کوتاهی این فرصت را بوجودآوردندکه عده ای تروریست در جوار مرز های ایران دست به اقدامات مسلحانه بزنند
در همه جای جهان وبراساس اصل دفاع از تمامیت ارضی،کشورها و نیروهای نظامی آنان به مقابله با اینگونه اقدامات بر می خیزندو خود امریکا و انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی که سخن از حقوق بشر می کنند در هنگامه ی دفاع از تمامیت سر زمینی خود کوچکترین چشم پوشی را روا نمی دارند و به شدید ترین وجه اقدام به سر کوب آن می کنند
مبارزه با تروریسم فقط در القاعده و طالبان خلاصه نمی شود بلکه اگر قرار است مبارزه ای با تروریسم صورت بگیرد بدون تمایز باید باشد. مگر می شود تروریسم را به خوب و بد تقسیم کرد؟


شوربختانه قدرت های جهانی در توجیه مخالفت با حکومت اسلامی، هر اقدامی را برای به چالش گرفتن آن برای خود موجه می دانند در حالی که حمایت های آنان از اینگونه گروه ها تمامیت ارضی ایران را هدف گرفته است و در نهایت این یعنی رودر رویی با ملت ایران نه رژبم حاکم بر ایران
و کار بدانجا رسیده که عربستان سعودی نیز در طی سالهای اخیر وارد این ماجرا شده و در حال عقده گشایی تاریخی خود نسبت به ایران و ایرانی است. حمایت ها ی مالی گسترده این کشور از تجزیه طلبان و گروهای تروریستی ضد ایرانی و ترتیب دادن کنفرانس های هدفمند گوناگون همه نشان ازآن دارد که این کشور فاقد پرنسیب های جهان مدرن، در تلاشی بی حاصل برای دامن زدن به اینگونه مسائل است
تجربه تاریخ نشان داده است که هیچ یک از تیره های ایرانی در برابر هم قرار نخواهند گرفت و ایران ملک مشاع ایرانیان است
و تجزیه ایران نیز در طی یکصدو پنچاه سال اخیرو در سلسه های قاجر و پهلوی به دلیل بی لیاقتی زمامداران وقت بوده است وگرنه ایرانی با همه وجودش از ذره ذره این خاک در طول تاریخ با خون خود دفاع کرده است
در شمال و جنوب و غرب و شرق این سرزمین هر گاه دشمن بیگانه قصد تجاوز داشت با پاسخ کوبنده ساکنان چهار گوشه این سرزمین مواجه شده و امروز نیز اگر عده ای بخواهند ندای شوم تجزیه طلبی و نفاق افکنی را دست مایه خود برای ضربه زدن به تمامیت ارضی بکنند ملت ایران با تمام قدرت در برابرآنان خواهد ایستاد
پژاک و یا هر گروه دست پروده بیگانگان باید از تاریخ درس عبرت بیاموزند.اینگونه نیست که آنان بتوانند در پناه دلار های اهدایی کشورها و قدرت های جهانی تمامیت ارضی ایران را با خطر مواجه کنند
دفاع از خاک و خون در ایران هیچ ارتباطی با حکومت حاکم نداردو در طول جنگ هشت ساله ایران با کشورهای عربی و قدرت جهانی ملت ایران نشان دادند که هیچ درنگی را جایز نمی دادند.و حتا رادیکال ترین مخالفان حکومت اسلامی نیز برای دفاع از میهن خود به جبهه رفتند
هیچ ابایی نباید داشت از اینکه بخواهیم در دفاع از آب و خاک خود بر خیزیم
احترام به حقوق بشر در جایگاه خود قابل احترام است اما این دفاع از حقوق بشر نخست باید برای شهروندان ساکن در این سر زمین در نظر گرفته شود. شهروندانی که در نواحی مرزی روزانه شاهد دست اندازی ها و ترورها و انفجارها گسترده ای هستند که جان و مالشان را به خطر انداخته است و مجامع بین المللی و مدعیان حقوق بشر نیز سکوت کرده اند
سیاست تحمیلی سکوت در برابر دفاع از سر زمین سالهاست در ایران از سوی قدرتهای جهانی دنبال می شود و هر گونه میهن گرایی را با بر چسب های ضد بشری فاشیسم و نژاد پرستی تلاش نموده اند که در نطفه خفه کنند. اما خود در عمل فاشیستی ترین رویه ها را برای تامین منافع ملی خود بکار بسته اند
با این شرایط کنونی امروزه ایرانیان در یک اتحاد و همبستگی ملی با شجاعت تمام باید از ماهیت میهنی خود به دفاع بر خیزند
ما امروز به جای اینکه حتا بخواهیم در برابر زیاده خواهی های دشمنان ایران و دست اندازی های آنان در راستای تجزیه ایران سکوت کنیم باید سیاست باز گشت سر زمین های جدا شده از سر زمین مادری را در پیش بگیریم
سر زمین های که ساکنانشان هنوز دل در گرو سر زمین مادری دارند
امروزه بایداز کردهای سلحشور ایرانی در ترکیه و سوریه و عراق که تحت ستم های قومی قرار گرفته اند به دفاع بر خیزیم
هم میهنانمان در آسیای میانه و حمهوری های استعمار ساخته که سالیان سال تحت بیداد گری تزار ها و کمونیست ها قرار داشتند و اینک نیز در یوغ دیکتاتورهای دست نشانده قرار دارند
بحرین این پاره تن میهن و هم میهنان عزیزمان در این خطه نیز در طی ماههای اخیر شدیدترین ظلم ها برای علیه شان روا گشته اما مجامع حقوق بشری جز سکوت هیچ نکردند
هم میهنانمان در جمهوری جعلی آذربایجان و به تعبیر میهنی آن اران اینک از ظلم خاندان علی اف ها به ستوه آمده اندو تامین نان شب نیز برایشان به آرزو مبدل گشته و باید به یارای آنان و تالش های مظلوم آنجا شتافت
مگر می شود سر نوشت مشترک چندین هزارساله یک ملت را نادیده گرفت ؟


ایرانی هیچگاه خشونت طلب و کشور گشا نبوده و نیست و هر گاه نیز نبردی روی داده نبرد برای دفاع بوده نه گشور گشایی. ما سخن مان این نیست که بخواهیم سر زمین ها ی جدا شده از ایران را با جنگ و خون ریزی به میهن باز گردانیم اما همچو مالباخته ای هستیم که دزدان تاراجش کرده اند و همواره در جستجوی پاره به یغما رفته خویش هستیم
امروزه ندای ننگ آور مرگ بر ایران و ایرانی از گلوی مزدورانی خارج می شود که بی گمان در همه ازمنه تاریخ وجود داشته اند انسان های که شرف و انسانیت را به لقمه ای نان خواهند فروخت و جود نا پاکشان همچو پشه ای آلوده به عفونت موجب زحمت ملت ایران شده است
حاکمان کنونی ایران نیز آگاه باشند که اگر نتوانند از عهده وظایف حکمرانی خویش در دفاع از تمایت ارضی ایران برآیند ملت ایران سکوت نکرده و خود به پا خواهند خواست
چه غمگنانه است انسانهایی که گوشت و پوست و خون و همه وجودشان از این سر زمین است و در هنگامه ی زیست در این سر زمین و بهره بردن از تمام مواهب آن سخن از جدایی و تجزیه یا فدرالیسم می زنند


آنانی که به این باور خویشتن گریزی و فراموشی هویت رسیده اند چرا در پی جدا سازی خاک این میهن هستند؟گزیده تر خواهد بود که خودشان به آغوش اربابان خود پناه ببرند
اینجا ایران است با همه زشتی و زیبایی های خودش. این سر زمین وامدار هیچ قدرت و حکومتی نیست. ایرانی بودن یک افتخار است که افتخار شهروندی آن نیز یک شبه به دست نمی آید.بلکه برایش باید از جان مایه گذاشت
ایران را دوست بدار یا سر زمینش را ترک کن
پاینده ایران
اشکان رضوی
8 امرداد 1390 خورشیدی


ورود نسل جدید دیش ماهواره به بازار ایران+ عکس

.



دیشهای HD SELF SAT دیشهای گرد و غیراستاندارد وطنی را حذف کرده و امواج ماهواره مخفی تر و راحت تر به خانه ها خواهد آمد
به گزارش «محبت نیوز» به نقل از منابع خبری اینترنتی، به تازگی نوع دیگری از دیش  ماهواره ای با اشکال گوناگون وارد كشور شد.


.
این دیش برخلاف اسمش فقط مختص به فرکانسهای HD نیست .A 41- مقاومت و پایداری در هر شرایط هوایی و دمایی2- عدم نیاز به ال ان بی3- عملکردی عالی و با کیفیت حتی در رابطه با فرکانس های ضعیف4- امکان حمل و جابه جایی آسان5- عملکردی مطابق با دیش های 90 سانتی به لحاظ محتوا ولی در عمل بسیار با کیفیت تر و با قابلیت بالا6- در دو رنگ مشکی و سفید7- این نوع دیش هیچ شباهتی با دیشهای فعلی نداشته و به لحاظ ظاهری هیچ گونه امکان شناسایی وجود ندارد8- این دیش بسیار عالی توانایی دریافت اکثر جهت های قابل دریافت در ایران را به طور همزمان و بدون نیاز به موتور گردان دارد9- در بسته بندی دیش فوق ست کامل ابزار آلات نصب ، جهت نصب آسان در هر شرایطی مطابق نظر شما وجود دارد که اتصالی بی نظیر و بسیار مستحکم رابه ارمغان می آورد که تحت هر شرایطی پایدار خواهد بود10- لذت دانلود آفلاین توسط دیش فوق هیچ گاه از خاطر شما محو نخواهد شد11- دریافت چندین ماهواره به طور هم زمان
این دیش ها جدید در حال توزیع در شهرهای ایران می باشد و  به زودی جایگزین دیش های قدیمی خواهد شد.
.
.
.




۱۳۹۰ شهریور ۳, پنجشنبه









صحبتھای میربلوچ صنار ارزش علمی ندارند!! آقای میربلوچ شوونیست تر از 

فارسھای ناسیونالیست کور چشمان خود را بر روی این حقیقت آشکار می بندد کہ ۲

۵ تا ۳۰ میلیون فارس در ایران زندگی میکنند و حاکمیت

و قدرت را در انحصار 

دارند و بر بقیہ ملتھا ستم روا میدارند۔ آقای میربلوچ این تعداد از جمعیت فارس را 

قوم یا ملت خیالی نام می نھد کہ بہ مثابہ یک قوم وجود خارجی ندارد۔ آقای میربلوچ 

کاتولیک تر از پاپ، چنان در فارس و ایران ذوب شدہ است کہ وجدان خود را زیر 

پا نھادہ و گوی سبقت را از ھر فارس شوونیست در انکار حقیقت ربودہ است۔انکار 

وجود ملت فارس و خیالی خواندن آن بہ معنای این است کہ ملل بلوچ، کورد، عرب، 

ترک و ترکمن وجود خارجی ندارند و ساختہ و پرداختہ ذھن این ملل و دشمنان ایران 

ھستند۔ مھاجرت فارسھا بہ اقصی نقاط مختلف ایران برای کار و زندگی، ملیت آنھا 

را ملغی نمیکند۔ چہ مھاجرت بلوچھا از بلوچستان بہ دیگر نقاط ایران، تغییری در 

ملیت آنھا بوجود نمی آورد و آنھا را بہ ملت خیالی تبدیل نمیکند۔ این یک قاعدہ کلی 

است و ملت فارس در این مورد مستثنی نیست۔ آقای میربلوچ با خیالی خواندن ملت 

فارس، در تلاش است تا با آفتابہ بدست ، خون مھرنھادھا ، رویا سارانیھا، 

کمانگرھا، نداھا۔ ۔ ۔ را از دستان جنایت پیشہ حاکمیت فارس بشوید و دل فارسھای 

ناسیونالیست کور را بدست آوردہ سرسپردگی خویش را بدانھا بہ اثبات برساند۔ 

زمستان میرود ولی روسیاھی برای زغال میماند!!

بلوچ آزات 


كودكان پا برهنه و مردمان گرسنه منطقه توتان و مهمدان بنت را دریابید.؟ آیا كسی هست آنان را نجات دهد؟؟





به دلیل نداشتن شناسنامه محرومترین روستاهای كشور در رویای گرفتن یارانه نقدی - سهم عدالت - بیمه درمانی و هرگونه كمك های دولتی..؟ 
15 سال تشكیل پرونده داده ایم ولی خبری از شناسنامه نیست..؟

آه یك پیرمرد 83 ساله و درخواست از مسوولان و دولت عدالت محور: آیا ما جزو ملت ایران نیستیم كه كسی به داد ما نمی رسد از گرسنگی نجاتمان دهید... می خواهیم فقط زنده بمانیم... امكانات دیگر نمی خواهیم... چه شده كه ما با این وضع هستیم.؟
مردم توتان ومهمدان در آرزوی یك كیسه آرد و چند كنسرو و رب گوجه هستند تا زنده بمانند؟؟


مردم روستای نوك آباد: اذیت و آزار مسوولان و وعده های تحقق نیافته آنان و درخواست هر قطعه زمین به مبلغ 200 هزار تومان رنج و فقر ما را بیشتر كرده است... بجای قبلی بر می گردیم... می خواهیم زنده بمانیم پولی برای خرید زمین بدون امكانات رفاهی نداریم


پایگاه اطلاع رسانی نیكشهر:بخش بنت یكی از 5 بخش شهرستان نیكشهر است كه از مركز این شهرستان 75 كیلومتر فاصله دارد و جمعیت فعلی آن 25 هزار نفر است. در 65 كیلومتری بخش بنت دهستانی با نام توتان و مهمدان قرار دارد كه مردمانش با فقر و تنگدستی زیادی روزگار می گذرانند.
در روستای توتان و مهمدان چند سال پیش به دلیل فقر شب كوری شیوع پیدا كرده بود و مردم این محل در شب نمی توانستند ببینند كه پزشكان كمبود ویتامین a را عامل شب كوری دانسته بودند.؟
هر كس در این منطقه پا نگذاشته حتی نوشتن این جملات را نوعی دروغ محض می دانند و در باورش نمی گنجد كه تا هنوز بعد از گذشت سالیان سال بخش بنت و منطقه توتان و مهمدان محرومترین بخش استان و حتی كشور باشد و نیاز به كمك داشته باشند و به نوعی تا هنوز قحطی زده و در آروزی تكه ای نان و وعده ای غذا باشند.
دهستان توتان و مهمدان 3 هزار نفر جمعیت دارد و شامل دو منطقه توتان و مهمدان است كه راه آن از شهر بنت به طرف دستكرد می گذرد در سمت راست جاده اگر بروی به منطقه توتان و مركز دهستان یعنی پیر بنی و دیگر روستاهای آن خواهید رسید و سمت چپ به منطقه مهمدان خواهید رسید.
وقتی به روستای موركی رسیدم یكی از زنان محل در كنار رودخانه و گرمای 50 درجه دارد برای خود چند تا نان می پزد وقتی چشممان به نحوه پختن نان رسید اشك از جشممان جاری شد... خمیز آرد را در داخل خاك می انداخت و آتشی كه از شاخ و برگ داز است بر روی این خمیر می گذارد تا خمیرش كمی پخته شود و برای یك وعده غذایی استفاده كند... وقتی پرسیدم چرا این كار می كنی گفت هیچی نداریم و مجبوریم اینگونه روزگار بگذرانیم... یك لحظه به خودم گفتم كجاست عدالت...؟ آیا اینها در كشور از یارانه نان و یارانه نقدی كه همه میلیاردرها هم دارند می خورند بی بهره اند از طرف با لحنی آه گونه شنیدم ما فقیریم چه كسی به ما می رسد ما هیچی نداریم و كسی را نداریم... گفتم چرا مگر ثبت نام نكردی... هر دو نفر می گفتنند شناسنامه نداریم... واقع دل آدم به درد می آید وقتی می بینیم افغانی و پاكستانی و بنگالی و هر چه بیگانه كه اسمش را بگذاریم شناسنامه قرمز رنگ ایرانی در جیبشان است ولی اینها فقط چشم شان قرمز است و چیزی به اسم شناسنامه قرمز كه  كه سرخی چشمشان را تغییر دهد و امیدوار به زنده ماندن باشند نیست...
آنطرفتر كه رفتیم چند نفر به استقبالمان آمدند وقتی مرامشان را می دیدی اصلا دلتان نمی خواهد ازشان جدا شوی... چند نفر بزرگ و كوچك دختر و پسر هم می پرسم می گویند شناسنامه نداریم و بدتر هم اینكه پیرمردی بالای 80 ساله وقتی می گوید من هم شناسنامه ندارم... دلتان به درد می آید آیا مگر میشود ایشان هم شناسنامه نداشته باشد  آه و ناله پیرمرد 83 ساله و درخواست از مسوولان و دولت عدالت محور چنان ما را به فكر فر می برد كه گویی به همه كسانی و ناكسانی بیگانه و غیر وطن هستند لعنت بفرستیم كه شناسنامه دارند: این پیرمرد می گوید آیا ما جزو ملت ایران نیستیم كه كسی به داد ما نمی رسد از گرسنگی نجاتمان دهید... می خواهیم فقط زنده بمانیم... امكانات دیگر نمی خواهیم... چه شده كه ما با این وضع هستیم.؟
نكات قابل توجه و مشكلات عمده این مناطق؟؟؟؟
1- در منطقه مهمدان فقط یك روستا شورای اسلامی روستا دارد كه دولتمردان عزیز با سیاستی كه به فقر آنانان اضافه كرده اند این است كه در موقع انتخابات شوراها فقط یك روستا را در نظر گرفته اند و الان علیرغم داشتن روستاهای بالای 60 خانوار نمی توانند دهیار انتخاب كنند و دهها مشكل دیگر..؟
2- در دهستان توتان و مهمدان بیشترین فاقدین شناسنامه ای كشور در آنجا قرار دارد و حتی تا هنوز موفق به تشكیل پرونده نشده اند و با سیاستی كه برای شناسنامه گرفتن در استان و خصوصا شهرستان نیكشهر حاكم است خیلی از مردم بیش از 15 سال تشكیل پرونده داده اند ولی تا هنوز موفق به اخذ شناسنامه نشده اند و مردم محروم ترین روستاهای استان و كشور از پول یارانه و هرگونه كمك دولتی محروم هستند و حتی فرزندان دلبند آنان به دلیل نداشتن بیمه درمانی و هزینه سنگین دوا و دارو وفات شده اند.؟
مگر پاسخ استعلامات و تشخیص هویت چه مدت زمان طول می كشد اگر ایرانی نیستند خیالشان را راحت كنید تا فكری دیگر برای خودشان بكنند و اگر ایرانی هستند پس چرا مستحق گرفتن شناسنامه نیستند براستی آیا از یك افغانی و پاكستانی و بنگالی كه شناسنامه هیچ حتی كارت ملی و سند ازدواج و حساب بانكی و هر چی كه بخواهی دارند كمترند..؟
3- فقر - سوء تغذیه و شیوع انواع بیماری و مشكلات بیش از حد آیا وقت آن نرسیده دولتمردان كشور فكری برای این منطقه بكنند. تا كی باید اینگونه زندگی كنند آیا حق آنان این است كه در كشور اسلامی ثروتمند و داشتن منابع بیشمار ملت گرسنه باشند و صدای آه و ناله را چه كسی پاسخگوست.؟؟
هر گونه امكانات رفاهی در این روستاها به حدی كم است كه برای تجمیع چند روستای دور دست و اسكان آنان در ابتدای روستای پیربنی در روستایی با نام نوك آباد همه را بی آبی زمین گیر كرده است.
اسحاق یكی از اهالی و سرپرست مردم روستای نوك می گوید مسوولان بلندپایه از فرماندار تا بخشدار و مسوولان محلی شهرستان نیكشهر قول واگذاری رایگان زمین برای ساخت خانه بوده است ولی اكنون همگی زیر قول خود زده اند و تقاضای هر قطعه زمین 400 متری را به مبلغ 200 هزار تومان داده اند كه كسی توان پرداخت را ندارد و فقط به خاطر وعده مسوولان از كوه و مناطق دور دست با رها كردن زمینهای كشاورزی و خانه و كاشانه و احشام  به آنجا آمده اند.
اسحاق می گوید اگر وعده مسوولان تحقق نیابد همه مردم روستای نوك آباد را ترك و به منطقه قبلی خویش برخواهند گشت. آنان قول داده بودند كه به این روستای جدید بیاییم تا امكانات بیشتر برسد ولی الان برق- آب و... نداریم..
وی گفت مردم برای زنده ماندن تلاش می كنند تا خود و فرزندانشان با اندك بضاعتی كه دارند از گرسنگی و فقر نجات پیدا كنند و درخواست كرد مسوولان نباید برای زمین خدا از مردم درخواست پول كنند.